تأملی بر «راهبراد کلان تاجیکان خراسان-افغانستان»

برخلاف روایتهای فرسوده و سطحی که تنها به تحلیلهای روزمره و شعارهای گذرا بسنده میکنند، داکتر رضایی در این اثر، به عمق ساختارهای ذهنی و رفتاری جامعهی تاجیکان نظر افکنده و میکوشد تا بر پایهٔ رهیافتهای علمی، چارچوبی منسجم، کلاننگر و آیندهمحور برای بازسازی فکری و عملی این قوم کهنسال و تأثیرگذار پیشنهاد کند.
بازی دوگانه و لفاظی متقابل طالبان و مقامهای روسیه

طالبان در واکنش به اظهارات وزیر دفاع روسیه مبنی بر موجودیت بیش از ۲۰ گروه افراطی در افغانستان، گفت که این گروهها در زمان حضور امریکا به دلیل اهداف استخباراتی ایجاد شده بودند.
حمدالله فطرت، معاون سخنگوی طالبان در بیانیهای مدعی شد که در حال حاضر هیچ گروه «خودسر»در افغانستان وجود ندارد. او گفته که اداره طالبان نگرانیها درباره حضور گروههای افراطی را بیجا میداند.
وی افزوده که در افغانستان هیچ گروه خودسر وجود ندارد و افغانستان برای هیچ کسی خطر نیست.
معاون سخنگو طالبان در ادامه نوشته است «مفکوره موجودیت بیست گروه در افغانستان در زمان اشغال امریکایی ایجاده شده بود که هدف استخباراتی داشت. هیچکس تشویش خطر از افغانستان را نداشته باشد.»
آندری بلوسوف، وزیر دفاع روسیه در نشست شورای وزیران دفاع کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی هشدار داد که گروههای افراطی متعددی در افغانستان حضور دارند. او به طور مشخص گفت که بیش از ۲۰ گروه افراطی بیش از ۱۵ هزار نیرو در افغانستان حضور دارند.
وی موجودیت گروههای افراطی در افغانستان را تهدید تروریستی اصلی برای آسیای میانه خواند و خطاب به همتایان خود تاکید کرد که احتمال نفوذ گروههای افراطی از افغانستان به کشورهای هممرز و فراتر از آن وجود دارد.
اظهارات وزیر دفاع روسیه با توجه به تلاشهای دو طرفه دیپلماتیک طالبان و مسکو برای نزدیکی روابط دوجانبه، سوال برانگیز است. آگاهان امور به این باوراند که در روسیه دو دیدگاه در مورد طالبان و حمایت این گروه از گروههای تروریستی وجود دارد. دستگاه دیپلماسی روسیه به ویژه شخص ضمیر کابلوف نماینده ویژه روسیه برای افغانستان طرفدار نزدیکی روابط میان طالبان و روسیه هستند و در این جهت کار میکنند.
به اعتقاد آگاهان، در نهادهای امنیتی روسیه، به ویژه وزارت دفاع و شورای امنیت این کشور، دیدگاه بدبینانه نسبت به طالبان وجود دارد. نظامیان روسیه، هنوز هم طالبان را برغم تلاشها برای بیرون کردن نام این گروه از فهرست گروههای تروریستی، یک گروه تروریستی میدانند که پیوندهای عمیق و ناگسستنی با گروههای افراطی و تروریستی در افغانستان و منطقه دارند و میتوانند بالقوه برای امنیت روسیه و کشورهای متحد روسیه در آسیای مرکزی تهدید باشند.
اما واکنش معاون سخنگوی طالبان در باره اظهارات وزیر دفاع روسیه«معناردار» است. با دقت در واکنش طالبان میتوان به سادگی دریافت که این گروه وجود گروههای تروریستی و افراطی را رد نمیکند و با اضافه کردن پسوند«خودسر» به نام گروههای افراطی واقعیت وجودی آنان را به نحوی میپوشاند. در واقع طالبان میگویند که گروههای افراطی خودسر وجود ندارند. معنای دیگر این سخن این است که گروههای افراطی وجود دارند اما خودسر نیستند و تحت اداره و کنترول طالبان قرار دارند. طالبان میگویند که ما بر گروههای افراطیای که روسیه نگران آنان است اداره و کنترول داریم و بنابراین لازم نیست که روسیه نگران حضور آنان باشد. زیرا به زعم طالبان، این گروهها بدون اذن طالبان نمیتوانند برای دیگران خطر ایجاد کنند.
جالب است که امروز برخی از رسانهها به نقل از یک مقام امنیتی طالبان در فرماندهی امنیه کابل به نام سعیدالله سعید، گزارش دادند که گفته بدون اجازه رهبر طالبان هیچ گونه«عملیات جهادی» در بیرون از کشور مجاز نیست. شاید این اظهارات نیز مرتبط به درک نگرانیهایی است که طالبان از جانب کشورهای آسیای میانه دارند.
واقعیت این است که حضور و فعالیت گروههای مختلف تروریستی در افغانستان به شمول القاعده و داعش و گروههای دیگری که به امنیت کشورهای آسیای مرکزی خطرناک هستند، انکارناپذیر است. طالبان بارها حضور داعش و القاعده و سایر گروههای تروریستی را انکار کرده اما در همزمان از فعالیت این گروهها گزارش شده و داعش مثلا مسوولیت حملات زیادی را بر طالبان به عهده گرفته است و خود طالبان نیز مسوولیت برخی از حملات را به دوش داعش گذاشته اند.
طالبان در واقع به روسیه میگویند که به ما در کنترول گروههای افراطی اعتماد کنید. اما سوال این است که آیا روسیه به طالبان در این زمینه اعتماد میکند؟ یا به عبارت دیگر، آیا طالبان آنگونه که مدعی میشوند، توان کنترول گروههای تروریستی همکار و هم عقیده خود را دارند؟ پاسخ این پرسشها نمیتواند مثبت باشد. یک دیدگاه روشن و مورد توافق میان تحلیلگران این است که طالبان نه اراده سرکوب گروههای هراسافگن را دارند و نه توان آن را. بلکه به اعتقاد بسیاری از ناظران طالبان از موجودیت گروههای تروریستی در کشور استفاده ابزاری نموده و در چانه زنی با کشورهای منطقه امتیازگیری میکنند. خیلی از کشورهای استدلال شان در توجیه تعامل با طالبان این است که ما طالبان را حمایت میکنیم تا این گروه مثلا با داعش مبارزه کند. این نوعی امیتازگیری از کشورهای منطقه است. یا در واقع فروش تروریزم به کشورهایی که از آن میترسند.
واقعیت دیگر این است که طالبان خود یک گروه خودسر اند. در مقایس منطقهای و جهانی طالبان گروهی است که به هیچ اصول و قاعده بینالمللی و منطقهای پایبندی ندارد و کاملا خودسرانه عمل میکند. سوال این است که یک گروه خودسر چگونه مانع خودسری گروههای دیگر میشود؟ چه چیزی میتواند طالبان را از تعریف یک گروه خودسر بیرون میکند؟ این گروه برپایه چه اصولی عمل میکند که آن اصول به معنای نفی کننده مفهوم خودسری در نسبت به طالبان باشد؟
اما در کنار انتقاد از طالبان، مواضع مبهم و متزلزل کشورهای منطقه به ویژه کشورهای قدرتمندی نظیر روسیه و چین و ایران و هند نیز قابل انتقاد است. این کشورها بر اساس اصول ثبات و شناخته شده با طالبان رفتار نمیکنند. همه این کشورها در عین تعامل با طالبان گاه گاهی این گروه را خطرناک و چتر حمایتی گروههای تروریستی میخوانند. اظهارات اخیر وزیر دفاع روسیه نیز همین معنا را افاده میکند. او به دلیل رعایت نزاکتهای دپیلماتیک نمیگوید که طالبان چتر حمایتی گروههای تروریستی در افغانستان هستند اما میگوید که در افغانستان تحت کنترول طالبان بیش از بیست گروه تروریستی فعال هستند و بیش از پانزده هزار نیروی مسلح دارند. این به نحوی متهم سازی غیرمستقیم طالبان است. طالبانی که مدعی حاکمیت مطلق به کل سرزمین هستند و میگویند که هیچ گروهی در هیچ جای افغانستان از کنترول و اداره این گروه بیرون نیست. این بازیهای دوگانه و لفاظی تا کجا و تا به کی؟!
نویسنده: بهرام بهین
جنبش شنبههای ارغوانی: ازدواج اجباری دختران وضعیت بحرانی پیدا کرده است

یکی از تشکلهای اعتراضی زنان افغانستان، موسوم به جنبش شنبههای ارغوانی، با ابراز نگرانی از افزایش ازدواجهای اجباری و زودهنگام دختران در افغانستان گفته است که ازدواجهای اجباری و زودهنگام دختران تحت حاکمیت طالبان در افغانستان به یک بحران تبدیل شده است.
در اعلامیه این جنبش آمده است:«ازدواجهای اجباری به ویژه در میان دختران خوردسال یک معضل اجتماعی در افغانستان است و این پدیده با تسلط طالبان و محرومیت زنان از آموزش، تحصیل و کار افزایش یافته و به یک بحران تبدیل شده است.»
این جنبش تاکید کرده است که برای ریشهکن کردن این پدیده ضرورت به همکاری جامعه جهانی میباشد.
چندی پیش صندوق کودکان سازمان ملل نیز در گزارشی گفته بود که بسته شدن مکاتب بر روی دختران بالاتر از صنف/کلاس ششم باعث افزایش ازدواجهای زیر سن شده است.
جنبش شنبههای ارغوانی یکی از جنبشهای اعتراضی زنان افغانستان است که در برابر سیاستهای زنستیزانه طالبان شکل گرفته است. این جنبش پیوسته با صدور اعلامیههای شدیدالحن عملکردهای ضد حقوق بشری طالبان را محکوم و خواستار فشار جهانی بر این گروه شده است.
زنان و دختران افغانستان با برگشت طالبان به قدرت، زیر فشار شدید محدودیتها و تبعیضهای جنسیتی قرار گرفتهاند. نهادهای ناظر بینالمللی، وضعیت زنان افغانستان یک بحران بیپشینه بشری میخوانند.
برنامه جهانی غذا، از سوء تغذیه بیش از چهار میلیون مادر و کودک در افغانستان خبر داد

برنامه جهانی غذا هشدار داده که بیش از چهار میلیون مادر و کودک در افغانستان به دلیل فقر گسترده دچار سوء تغذیه شدهاند.
برنامه جهانی غذا افزوده، در حالی که کمکهای بشردوستانه بینالمللی به افغانستان کاهش یافته، حدود ۲۳ میلیون تن نیازمند کمکهای بشردوستانهاند.
با برگشت طالبان به قدرت، فقر و بیکاری در افغانستان به شکل بیپیشینه افزایش یافته است.
آگاهان امور میگویند که ناامنی سیاسی، ترس از سرکوب و نبود حکومت فراگیر، باعث فرار سرمایه وفرار مغزها از کشور شده و بحران بشری را تعمیق کرده است.
نهادهای ناظر بینالمللی، در ماههای اخیر پیوسته از تعمیق بحران بشری هشدار دادهاند.
با قطع کمکهای بشردوستانه امریکا به افغانستان، فاجعه بشری در این کشور گسترش یافته است.
طالبان به عنوان گروهی که مدعی حاکمیت بر افغانستان است، تا کنون هیچ طرح و برنامه راهگشایی برای کاهش فقر و بیکاری ارایه نکرده است.
یک بندآبگردان در خوست پنج روز عمر کرد؛ کارشناسان: فساد و ندانمکاری است

منابع محلی در ولایت شرقی خوست میگویند که یک بند آب در شهرستان/ولسوالی گربز این ولایت پنج روز پس از افتتاح تخریب شده است.
طالبان اخیراً از افتتاح شماری از پروژهها از جمله افتتاح این بند آب به ارزش ۵۵ میلیون افغانی در ولایت خوست خبر داده بودند.
سخنگوی والی طالبان در خوست، امروز، چهارشنبه، ۷ جوزا،خرداد، در یادداشتی در اکس نوشت که این بندآب به دلیل بارندگی شدید و سیلاب روز سهشنبه، ۷ جوزا/خرداد، تخریب گردیده است.
این بند آب که به طول ۵۱ و ارتفاع ۱۶ متر برای ذخیره آب در منطقه لیژی شهرستان گربز ولایت خوست ساخته شده بود، یکی از شش پروژهای بود هفته گذشته عبداللطیف منصور، وزیر آب و انرژی طالبان آنان را افتتاح کرد.
تخریب این بند آب با انتقادهای گسترده از عملکرد طالبان در زمینه تطبیق پروژههای عمرانی همراه شده و کارشناسان آن را نشانه موجودیت فساد و ندانم کاری در اداره تحت کنترول طالبان میدانند.
طالبان از انجام تحقیق در این زمینه سخن گفتهاند.
برخی از کاربران رسانههای اجتماعی، احتمال وجود عامل انسانی در تخریب این بند آب را مطرح کرده و انگشت اتهام را به طرف پاکستان نشانه رفتهاند.
یکی از کاربران فیسبوک به نام وحیدالله نوشته که در تحقیق پیرامون تخریب این بندآب باید وجود عامل انسانی هم بررسی شود، مبادا پاکستانیها در این تخریبکاری دست داشته باشند.
ایجاد بندهای آب در مناطق مختلف افغانستان که اکثراً پیش از برگشت طالبان به قدرت طراحی و کار آن روی دست گرفته شده، در میان کشورهای همسایه حساسیت و نگرانی ایجاد کرده است.
بسیاری از رودخانههای افغانستان از طریق ولایتهای جنوب شرقی به پاکستان سرازیر میشوند. در دوره حاکمیت طالبان کمترین توجه به سدسازی در این مناطق صورت گرفته و آگاهان آن را به نفوذ گسترده پاکستانیها در اداره طالبان مرتبط میدانند.
ناظران میگویند که در مقایسه با ولایتهای شمالی و غربی افغانستان، که سدسازی در آنان کشورهای ایران و آسیای میانه را متاثر میسازد در مناطق جنوبی و جنوبی شرقی، توجهی به سدسازی صورت نگرفته است.
واکنش تند یک عضو ارشد جبهه مقاومت ملی به سخنان امرالله صالح

مولوی حبیبالله حسام از اعضای برجسته جبهه مقاومت ملی افغانستان به رهبری احمد مسعود، در یادداشتی در صفحه فیسبوک خود نوشته که«دفاع از اشرف غنی؛ نماد خودشیفتگی و تحقیر ملت»است.
این عضو ارشد جبهه مقاومت ملی افزوده است:«دفاع از اشرف غنی احمدزی، چیزی جز نهایت خودشیفتگی، بیخردی و روحیهی بردهپروری نیست. حتی بردن نام او با احترام، اهانتی آشکار به کرامت و شعور ملت رنجدیده، نمک پاشیدن به زخم های عمیق مردم مجروح، مستمند و اسیر استبداد فاشیزم و خوارج تکفیری نیابتی است؛ مردمی که بی خردی، بی شعوری، دیوانگی، تفرقه افکنی، خیانت، فرار و فروپاشی نظام را با گوشت و پوست خود لمس کردهاند.»
آقای حسام در ادامه این یاداشت مینویسد: «آری عبرت گرفتن از تاریخ، تنها کار اهل بصیرت است، نه هر مدعی! چنانکه خداوند متعال میفرماید: فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَار»
در پایان یادداشت آمده است:«از همین روست که صاحبان قلم، اندیشه، درک، درد و آگاهی، هرگز در دام تحریف تاریخ و تطهیر خائنان نمیافتند.»
هرچند این عضو ارشد جبهه مقاومت ملی، از امرالله صالح معاون پیشین ریاست جمهوری نام نگرفته است اما این یادداشت را در حالی نشر کرده که اظهارات آقای صالح در دفاع از اشرف غنی احمدزی رییس جمهوری مخلوع افغانستان در شبکههای اجتماعی به شکل گسترده واکنش برانگیز شده و با انتقاد بسیاری از فعالین سیاسی و مدنی تاجیک روبرو شده است.
آقای صالح در گفتوگو با«کابل پادکست» از اشرف غنی احمدزی دفاع کرده و گفته که او مسبب سقوط جمهوریت نیست و یک شخصیت دانشمند و قابل احترام است. صالح افزوده که فقط «سیاسیون ناسپاس» اشرف غنی را مسبب سقوط جمهوریت و فجایع پس از آن میدانند.
امرالله صالح از سیاسیون تاجیکتبار اهل ولایت پنجشیر است که در سال ۱۳۹۸ در انتخابات ریاست جمهوری اشرف غنی احمدزی او را به عنوان معاون اول ریاست جمهوری برگزید.
با آنکه اکثریت تحلیلگران و آگاهان امور در افغانستان و جریانهای مختلف سیاسی و نظامی اشرف غنی را مسبب سقوط جمهوریت و تبانی با طالبان براساس تعلقات قومی میدانند، اما امرالله صالح معاون او تا کنون از اشرف غنی احمدزی بخاطر سقوط جمهوریت انتقاد نکرده است.
ناظران میگویند که امرالله صالح چون معاون اول اشرف غنی احمدزی بود، از غنی انتقاد نمیکند، زیرا تایید تقصیر غنی در سقوط جمهوریت به معنای تایید نقش آقای صالح در سقوط نیز است.
امرالله صالح پس از سقوط جمهوریت، با احمد مسعود رهبر جبهه مقاومت ملی به ولایت پنجشیر رفت و برای مدتی در جنگ با طالبان سهم گرفت و از اعضای رهبری جبهه مقاومت ملی به شمار میرفت. اما اخیراً آقای صالح بیشتر به عنوان رهبر روند سبز (یک جریان حرکت سیاسی-اجتماعی) فعالیت میکند و کمتر از مقاومت و رهبری آن حرف میزند. ناظران میگویند که احتمالاً آقای صالح با جبهه مقاومت قطع رابطه کرده است. احتمالی که یادداشت اخیر مولوی حبیبالله حسام عضو ارشد جبهه مقاومت آن را بیشتر تقویت میکند.
با این حال، تا کنون جبهه مقاومت ملی و شخص آقای صالح در مورد قطع همکاری یا ادامه همکاری اظهار نظر نکردهاند.
پژوهشگر ایرانی: نظامیان پیشین افغانستان در ایران در اضطراب مداوم زندگی میکنند

آرش نصراصفهانی، پژوهشگر ایرانی، در گفتوگو با روزنامه شرق، وضعیت بد مهاجران افغانستان به ویژه نظامیان پیشین در ایران را تایید نموده، گفت که آنان تحت فشار روانی شدید و در فضای ترس دایمی زندگی میکنند.
روز یکشنبه، ۲۸ ثور/اردیبهشت، محمدامیر توسلی، خلبان پیشین ارتش افغانستان، پس از دریافت برگه خروج از ایران، دست به خودکشی زد که به عقیده ناظران نشاندهنده وضعیت وخیم مهاجران افغانستان در ایران است.
نصراصفهانی، پروهشگر ایرانی تاکید کرده که بسیاری از نظامیان پیشین افغانستان حتی از مراجعه به سفارت افغانستان در تهران خودداری میکنند، چون نگران شناسایی از سوی طالبان هستند. او گفت: «این افراد بهدلیل ترس از اخراج، در حالت اضطراب مداوم به سر میبرند.»
این پژوهشگر ایرانی هشدار داده که تصمیم اخیر وزارت داخله ایران مبنی بر ابطال برگههای سرشماری حدود دو میلیون مهاجر افغانستان، وضعیت شمار زیادی از این نظامیان را که پیشتر با مدارک قانونی وارد ایران شده بودند، بحرانیتر کرده است.
وی با اشاره به مهلت ششماهه تعیینشده برای خروج مهاجران بدون مدرک، گفت که وضعیت نظامیان پیشین افغانستان در ایران، آمیخته با سطح بالایی از تردید و ترس از خشونت طالبان در صورت بازگشت است.
این پژوهشگر با اشاره به گزارشها در مورد کشته شدن شماری از نظامیان پیشین افغانستان که بلافاصله پس از ورود به کشور، از سوی طالبان به قتل رسیدهاند، گفت: «طالبان افرادی را که مظنون به آسیبرساندن یا کشتن اعضایشان هستند، در فهرستهای سیاه قرار دادهاند.»
وی افزود که بازگرداندن نظامیان پیشین میتواند منجر به «شکنجه، بازداشت، محرومیت و حتی مرگ» آنان شود.
این پژوهشگر از دولت ایران خواست تا در قبال مهاجران افغانستان، بهویژه افراد در معرض خطر، مطابق تعهدات و کنوانسیونهای بینالمللی رفتار کند. او گفت: «اجرای طرح ابطال برگههای سرشماری، ضربهای جدی به امنیت روانی و زیستی کسانی زده است که تلاش داشتهاند پس از سقوط کابل، زندگیشان را در شرایطی پایدارتر بازسازی کنند.»
آقای نصراصفهانی تاکید کرد که برخی جریانهای سیاسی و رسانهای داخلی، حضور نظامیان افغانستان را تهدیدی برای امنیت ملی جلوه دادهاند و این رویکرد بر سیاستگذاریها تاثیر گذاشته و باعث شده دولت، بهجای بررسی وضعیت حقوقی و انسانی این افراد، صرفاً با نگاه امنیتی به آنان برخورد کند.
جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است که مهاجران فاقد مدرک اقامت را ازاین کشور اخراج خواهد کرد. اما فعالان حوزه مهاجرت هشدار میدهند که چنین اقداماتی بدون درنظر گرفتن شرایط خاص پناهجویان، بهویژه نظامیان پیشین، میتواند پیامدهای انسانی ناگواری داشته باشد.
نهادهای ناظر بینالمللی میگویند که با خروج کتلهای مهاجران افغانستان از ایران و پاکستان، بحران بشری در افغانستان تشدید شده و ابعاد فاجعه بشری گسترش یافته است.
گزارشهای متعددی به نشر رسیده که شماری از نظامیان پیشین به محض خروج از ایران و پاکستان توسط طالبان به قتل رسیدهاند.
ایران و پاکستان دو کشوری هستند که بیشترین تعداد مهاجران افغانستان را در خود جا دادهاند. این مهاجران عمدتاً از ترس طالبان به این دو کشور همسایه پناه بردهاند.
وزیر دفاع روسیه: مقابله با تهدید گروههای افراطی فعال در افغانستان آمادگی سطح بالا نیاز دارد

آندری بلوسف، وزیر دفاع روسیه امروز در نشست وزیران دفاع سازمان پیمان امنیت جمعی در بیشکک پایتخت قیرقیزستان، گفت که گروههای افراطی در افغانستان همچنان تهدید اصلی در منطقه آسیای مرکزی هستند.
او گفت که نیروهای مشترک سازمان پیمان امنیت جمعی باید در سطح بالایی از آمادگی برای مقابله با تهدیدهای برخاسته از گروههای افراطی در افغانستان قرار داشته باشند.
اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی در ماههای اخیر بارها در نشستهای مشترک، پیرامون تهدیدهای تروریستی از افغانستان ابراز نگرانی کرده و خواستار تقویت سازوکارهای دفاعی و امنیتی در مرزهای افغانستان با کشورهای همسایه به ویژه تاجیکستان شدهاند.
این در حالی است که برخی از کشورهای آسیای میانه خواستار ادغام طالبان در ساختار امنیتی منطقه شده و از توسعه روابط با این گروه سخن گفتهاند.
ناظران میگویند که کشورهای آسیای مرکزی به شمول روسیه سیاست شفاف و روشنی در قبال افغانستان ندارند و در نزدیک به چهار سال اخیر یک سیاست تعریف ناشده تعامل با گروه حاکم را در پیش گرفتهاند که نه تنها باعث کاهش نگرانیهای امنیتی نشده بلکه بیشتر به نفع طالبان تمام شده است. گروهی که همچون چتری برای حدود بیست گروه تروریستی دیگر عمل میکند.
یک خیاط در کاپیسا به شکل مرموزی کشته شده است

منابع محلی در ولایت کاپیسا میگویند که در شهرستان حصه اول کوهستان این ولایت یک خیاط به شکل مرموزی به قتل رسیده است.
منابع امروز چهارشنبه، ۷جوزا/خرداد، به خبرگزاری پورانا گفتند که این خیاط حکیمالله حمیدی نام داشت و باشنده اصلی روستای«قرصیدی» شهرستان/ولسوالی حصه اول کوهستان بوده است.
منابع افزودهاند، که این رویداد، ساعت ۰۴:۳۰ عصر روز سهشنبه، ۶جوزا/خرداد، به وقوع پیوسته است.
به گفته منابع، حکیمالله مصروف خیاطی بوده که برایش از شماره ناشناس تماس گرفته شده و برای خوردن توت به داخل روستا خواسته شده و پس از گذشت سه ساعت جسد او از داخل زمین گندم پیدا شده است.
منبع خبر گفت که مقتول نخست مورد لت و کوب شدید قرار گرفته و پس از آن به دار آویخته شده است.
تا کنون کیستی عاملان و چرایی این قتل مشخص نشده و مقامهای محلی طالبان هم در این باره اظهار نظری نکردهاند.
بستگان او میگویند که با کسی خصومت شخصی نداشت و مصروف کارهای خیاطی خود بوده است.
در این اواخر آمار قتلهای مرموز و جنایتهایی که به عوامل ناشناخته مرتبط دانسته میشود، افزایش یافته است.