خبرگزاری پورانا

PNA

آیا طالبان از نتیجه اعمال خود نفرت دارند؟!

مولوی عبدالکبیر، وزیر مهاجرین حکومت خودخوانده طالبان، با انتقاد از اخراج اجباری مهاجران افغانستان از پاکستان، گفته است که بدرفتاری پولیس پاکستان با مهاجران عامل نفرت میان کابل و اسلام‌آباد است.
براساس خبرنامه وزارت مهاجرین طالبان، مولوی کبیر این اظهارات را در نشستی با نمایندگان دفتر یوناما بیان کرده است.
گفته شده که این نشست به‌منظور بررسی مشکلات مهاجران و بازگشت‌کننده‌گان برگزار شده بود.
در این شکی نیست که مهاجرت میلیون‌ها شهروند افغانستان به ایران وپاکستان معلول خشونت و نفرت پراگنی طالبان است. با برگشت این گروه به قدرت، حدود ۱۰ میلیون شهروند افغانستان کشور را ترک کردند. این آمار بسیار درشت، تکاندهنده و در تاریخ بشر بی‌پیشینه بوده است. آمار بلند مهاجران نفرت زیادی در منطقه ایجاد کرده است. نفرت میزبانان از شهروندان بی‌پناه افغانستان که فکر می‌کنند با حضور نامساعد شان، زندگی را بر آنان تلخ کرده‌اند. نفرت مهاجران از میزبانان که فکر می‌کنند میزبانان ترحمی ندارند و بویی از انسانیت نبرده‌اند. نفرت مهاجران از طالبان که موجب آوارگی آنان شده‌اند.
در واقع مهاجرت میلیونی و گسترده شهروندان افغانستان نتیجه اعمال زشت و خشن طالبان است. خیلی‌ها به این دلیل کشور را ترک کردند که از ظلم و وحشت طالبان می‌ترسیدند. خیلی‌های دیگر وقتی نظام طالبان حاکم شد و بیکار و گرسنه ماندند، کشور را ترک کردند. در مورد اول، مهاجرت پیامد مستقیم قدرت گیری طالبان است و در مورد دوم، مهاجرت پیامد ضمنی حاکم شدن طالبان. اما در هر دو مورد نتیجه یکی است. بخاطر حاکم شدن طالبان و رفتارهای ضد بشری و ضد عقلانی این گروه مردم مجبور شدند، کشور را ترک کنند و آواره و دربدر شوند.
حالا که مولوی کبیر می‌گوید که اخراج مهاجران عامل نفرت میان طالبان و پاکستان است، آیا می‌تواند به این معنا باشد که طالبان از نتیجه عمل خود نفرت دارند؟ پاسخ نمی‌تواند با قطعیت«بله» باشد. از طالبان بعید است که بخاطر مردم افغانستان و روزگار بد آنان از کسی متنفر باشند. اگر چنین باشد، باید زمینه مهاجرت را که نتیجه اعمال خشن خود این گروه است، از بین ببرد. در قدم دوم باید این گروه زمینه کار را فراهم کند که مردم به کشور خود برگردند. وقتی این دو کار را نمیکنند اما بر ماندن در قدرت اصرار دارند، معنایش این است که درد مهاجر را حس نمی‌کنند و دروغ می‌گویند که اخراج مهاجران عامل نفرت میان آنان و پاکستان است.
اصل واقعیت این است که طالبان بخاطر مسایل دیگری با پاکستان مشکل پیدا کرده‌اند. مشکل پاکستان با طالبان این است که این گروه توان و اراده مهار طالبان پاکستان را ندارد. پاکستان با قطعیت از طالبان افغانستان می‌خواهد که طالبان پاکستان را اجازه فعالیت در قلمرو تحت حاکمیت خود ندهد. تجربه نشان داده که این خواسته پای درهوا مانده است. این بدان معناست که طالبان یا توان مهار طالبان پاکستان را ندارد یا هم اراده‌ای به این کار ندارد. بنابراین، اگر از دید پاکستانی‌ها نگاه شود، عامل نفرت امنیت و تروریزم است. پاکستانی وقتی می‌بنند که طالبان نمی‌توانند یا نمی‌خواهند طالبان پاکستان را قلع و قم کنند، از این گروه متنفر می‌شوند. متنفر از اینکه سال‌های سرمایه‌گذاری شان بالای این گروه هدر رفته است. این واقعاً نفرت انگیز است که یک گروه را ایجاد کنید، سال‌ها حمایت مالی و نظامی و لوژیستیکی کنید و زیر پر و بال نگهدارید اما وقتی از این گروه بخواهید که فلان کار را انجام بدهد، بگوید که نمی‌توانم یا نمی‌خواهم. برای طالبان نیز این موضوع نفرت انگیز و شاید تعجب برانگیز است. طالبان از خود می‌پرسند که اگر پاکستان این همه از طالبان و طالبانیزم هراسان و متنفر است، چرا طالبان را ایجاد کرد و این همه حمایت کرد؟ اینجا طالبان در رفتار پاکستان، چهره دو پهلوی پاکستان را به تماشا می‌نشینند. کسی که سال ها شما را بخاطر فکر و عقیده و اعمال تان حمایت می‌کرد، یکباره از شما می‌خواهد که همسنگران و همفکران تان را در خانه خود جا ندهید. اینجاست که طالبان احساس می‌کنند که نگاه ابزاری به آنان وجود دارد.
اما بهانه مهاجرین است. این یک نوع تظاهر و ریاکاری منافقانه است که مشکل تان با کشورها یک چیز باشد اما اعلام کنید که مهاجران عامل نفرت یا مشکل اصلی ما با فلان کشور است.البته از یک منظر دیگر می‌توان گفت که اگر نفرت طالبان از پاکستان به مهاجرین ربطی داشته باشد، این ربط به گونه‌ای است که طالبان از برگشت بی‌رویه و کلته‌ای مهاجران افغانستان از پاکستان هراسان‌اند. هراس از این است که اخراج کلته‌ای مهاجران در حالی که هیچ آمادگی و زمینه‌ای برای برگشت آنان وجود ندارد، می‌تواند به شکل گیری موج جدید و توفانی‌ای از نارضایتی و انزجار اجتماعی از طالبان منجر شود. موجی که طالبان توان مهار آن را نداشته باشند و بیخ و بنیاد این گروه را از حاکمیت ادعای شان برکند. به این معنا، نفرت طالبان از پاکستان معنا پیدا می‌کند. بازهم در اینجا موضوع اصلی درد مهاجر نیست بلکه طالبان غم جان خود را دارند. طالبان از ترس از دست دادن قدرت در نتیجه شکل‌گیری نفرت عمومی، از پاکستان اظهار تنفر می‌کنند.
اما آنسوی خط پاکستان است که مهاجرت را در سایه روابط ناجورش با طالبان مورد بررسی قرار می‌دهد. عمل پاکستان نیز مصداق این گفته عامیانه است که«زورم به خر نمی‌رسد، می‌زنم به پالانش.» این کار نیز غیرانسانی است. متاسفانه هیچ کشور و نهادی در منطقه در غم و درد میلیون‌ها مهاجر نیست. میلیون‌ها انسانی که در مرزهای کشورها سرگردان و سراسیمه هستند و محشر را در زندگی این جهانی با پوست و گوشت تجربه می‌کنند.
نویسنده: رستم روشنگر

میزبان نشست ویانا: جامعه جهانی طالبان را وادار کند که با مخالفان گفت‌وگو کنند

ولفگنگ پیتریش، رییس موسسه امور بین‌الملل اتریش، گفته است که جامعه‌ بین‌المللی باید طالبان را وادار کند تا با مخالفان گفت‌وگو نموده و راه‌حل‌های سیاسی را بپذیرند.
رییس موسسه امور بین‌الملل اتریش که میزبان نشست‌های مخالفان طالبان در ویانا بوده در مصاحبه با تلویزیون افغانستان انترنشنال گفته که گروه‌های مخالف طالبان باید نقش فعال‌تری در تصمیم‌گیری درباره آینده سیاسی افغانستان ایفا کنند و احزاب و چهره‌های سیاسی مخالف طالبان در اتخاذ تصامیم مربوط به کشور شان دخیل و متعهد باشند.
وی از نمایندگان و رهبران مخالف طالبان خواست تا به ویانا رفته و در نشست‌ها شرکت کنند و به گفته او یک نقشه راه قوی را سریعتر ایجاد نموده و مورد حمایت قرار دهند.
او گفت هدف نهایی روند ویانا نشست ارتباط با طالبان و دخیل ساختن این گروه برای آغاز گفت‌و‌گو‌ها است.
وی تصریح کرد:«هدف ما ایجاد جنگ نیست. افغانستان به اندازه کافی جنگ بیشماری را تجربه کرده است. باید راهی پیدا کنیم تا گفت‌و‌گو با طالبان را آغاز کنیم. برقرار تماس‌های اولیه باید انجام شود.»
آقای پیتریش بر ضرورت فشار به طالبان از سوی امریکا، اتحادیه اروپا و قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای برای وادار کردن این گروه به آغاز گفت‌و‌گو با مخالفان تاکید کرد و گفت: «در میان طالبان افراد میانه‌رو وجود دارند که باید برای برگزاری انتخابات حاضر شوند.»
موسسه امور بین‌الملل اتریش که در عرصه صلح و گفت‌وگوهای سیاسی فعال است، در نزدیک به چهار سال اخیر، روند ویانا را با هدف انجام گفت‌وگوهای سیاسی میان مخالفان طالبان آغاز کرده و تا کنون پنج نشست برگزار شده است.
در نشست‌های ویانا عمدتاً مخالفان طالبان به ویژه جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود نقش برجسته دارند. در این نشست‌ها روی ایجاد یک نقشه راه برای آینده افغانستان پاطالبان بحث شده است.
ناظران می‌گویند که روند ویانا تا حدودی یک روند موازی با روند دوحه است که با کارگردانی سازمان ملل و با حضور طالبان به هدف ایجاد تعامل بیشتر با طالبان برگزار می‌شود.

اتحادیه اروپا به مناسبت روز جهانی زمین، تغییرات اقلیمی را تهدیدی به امنیت غذایی در افغانستان خواند

نمایندگی اتحادیه اروپا در افغانستان به‌مناسبت«روز جهانی زمین» زراعت، امنیت غذایی و اقتصاد روستایی افغا‌نستان را بدلیل تغییرات اقلیمی در معرض تهدید خواند.
این نهاد امروز، سه‌شنبه، ۲ ثور/اردیبهشت، در صفحه ایکس خود نوشت که روز جهانی زمین یادآور این است که زمین چقدر برای امرار معاش، حیاتی است.
نمایندگی اتحادیه اروپا افزوده که از شهروندان افغانستان با برنامه‌های نوآورانه و مقاوم در مقابل تغییرات اقلیمی، حمایت می‌کند.
براساس گزارش سازمان ملل، افغانستان سهم بسیار ناچیزی در تغییرات اقلیمی دارد، اما در میان ده کشوری است که بیشترین آسیب را از تغییرات اقلیمی متحمل شده است.
حاکمیت طالبان و اتخاذ سیاست‌های انزواجویانه از سوی این گروه باعث شده که افغانستان از دید نهادهای بین‌المللی کمک کننده در بخش محیط زیست دورتر شود و آسیب‌های جدی زیست‌محیطی را تجربه کند.
در بسیاری از کشورها، بیست‌ودوم اپریل(۲ ثور/اردیبهشت) به عنوان روز زمین گرامی‌ داشته می‌شود. در بعضی از کشورها به مدت یک هفته شروع از ۲۲ اپریل، به فعالیت‌های زیست‌محیطی اختصاص داده می‌شود.
نام‌گذاری یک روز به عنوان روز زمین با هدف افزایش آگاهی و قدردانی نسبت به محیط زیست کرهٔ زمین است.

رهبر طالبان، پیروانش را به اتحاد برای جنگ تبلیغاتی درازمدت فراخواند

وزارت تحصیلات عالی حکومت خودخوانده طالبان، امروز، سه‌شنبه، ۲ ثور/اردیبهشت، با نشر خبرنامه‌ای از حضور ملاهبت‌الله آخوندزاده، رهبر این گروه در دانشگاه کندهار و سخنرانی او در یک کنفرانس خبر داده است.
بربنیاد خبرنامه وزارت تحصیلات عالی طالبان، رهبر این گروه با سخنرانی در یک کنفرانس ۴ روزه که در آن ۲۶۰۰ تن حضور داشته‌اند، گفته است:«کافران در جنگ نظامی در افغانستان شکست خوردند و اکنون جنگ تبلیغاتی را آغاز کرده‌اند که ما باید با هم در برابر آن بجنگیم.»
خبرنامه وزارت تحصیلات عالی طالبان افزوده که بیش از ۲۰۰۰ شرکت‌کننده این کنفرانس به هبت‌الله آخوندزاده «بیعت» کرده‌اند.
طبق خبرنامه وزارت تحصیلات عالی طالبان، رهبر این گروه در کنفرانس یاد شده به اهمیت آموزش تاکید کرده است.
هیچ اشاره‌ای به منع آموزش دختران و زنان نکرده است.
با برگشت طالبان به قدرت، دختران و زنان از ادامه درس در مکاتب و دانشگاه‌ها منع شدند و نهادهای ناظر بین‌المللی می‌‎گویند که بیش از ۴ میلیون دختر از درس محروم شده‌اند.
ناظران می‌گویند که اشاره ملاهبت‌الله به اتحاد طالبان و لزوم جنگ تبلیغاتی بازتاب نگرانی‌های او در مورد اختلاف‌های رو به افزایش درونی است که معمولاً در رسانه‌ها بازتاب گسترده دارد.
طالبان هرنوع اظهار نظر و انتقادها از عملکرد شان را دشمنی با نظام و جنگ تبلیغاتی علیه خود شان تعبیر می‌کنند و منتقدین و مخالفین را به شدت سرکوب می‌کنند. در ماه‌های اخیر، اختلاف‌های درونی طالبان به یکی از مباحث داغ رسانه‌ای مبدل شده و به احتمالا زیاد رهبر طالبان با اشاره به همین بحث‌ها، پیروانش را به مقابله با آن فرا می‌خواند.

مقام امنیتی پیشین امریکا: طالبان نماینده مردم نیستند، از جبهات ضد طالبان حمایت شود

لیزا کورتس، یکی از اعضای ارشد شورای امنیت ملی امریکا، گفته است که طالبان نماینده مردم افغانستان نیستند و امریکا باید از جبهات ضد طالبان حمایت نموده و به آنان فضای حضور سیاسی داده شود.
خانم کورتس از روند صلح امریکا با طالبان به شدت انتقاد کرده و گفته است که توافق‌نامه دوحه، توافق صلح نبوده بلکه توافق خروج امریکا از افغانستان بوده است.
وی افزوده که امریکا در این توافق‌نامه به طالبان امتیاز زیادی داده و افغانستان را همانند کیک تولد به طالبان تقدیم کرده است.
این مقام پیشین امنیتی امریکا از دولت ترامپ خواسته است که روند گفت‌و‌گوها را در افغانستان با حضور همه اقشار و گروهای سیاسی از سر گرفته و آن را تقویت کند.
وی خواستار حمایت امریکا از جبهات ضدطالبانی شده و افزوده است که احمد مسعود و دیگر رهبران سیاسی از مردم افغانستان نمایندگی می‌کنند و باید بر آنان فضای باز برای حضور سیاسی داده ‌شود.
لیزا کوترس از واشنگتن و اعضای برجسته کانگرس خواسته است که روابط خود با جبهات مخالف طالبان را قطع نکنند و نباید هیچ توهمی در ماهیت طالبان داشته باشد و تصور کنند که این گروه همکار امریکا در مبارزه با داعش است.
در نزدیک به چهار سال اخیر که طالبان براساس توافق‌نامه دوحه به قدرت برگشتند، مقام‌های برحال و بازنشسته امریکایی بارها، خروج از افغانستان را اشتباه خوانده و بر ضرورت حمایت از روندهای سیاسی ضد طلبانی و ایستادگی در برابر طالبان تاکید کرده‌اند.

روند سبز: برغم ادعای موفقیت از سوی یوناما، ناکامی‌های این نهاد آشکار است

روند سبز افغانستان در گزارشی پیرامون چگونگی عملکرد دفتر معاونت سازمان ملل در افغانستان-یوناما، گفته است که با وجود مصرف نزدیک به ۷۰۰ میلیون دالر برای حفظ حضور خود، با مشکلات سیاسی و امنیتی جدی مواجه است و نتوانسته به اهداف خود در این کشور دست یابد.
در گزارش روند سبز آمده که برغم تلاش‌های یوناما در زمینه برجسته‌سازی موفقیت‌هایش، ناکامی‌های این نهاد قابل چشم‌پوشی نیستند.
اجرای قانون امر به معروف توسط طالبان، اخراج زنان از سازمان‌های غیردولتی، فقدان حضور زنان در روند صلح دوحه، محدودیت در دسترسی به مراکز توقیف، ترس از انتقام‌جویی، عدم دعوت از افراد غیرطالب و پرداخت مستقیم به طالبان، از مواردی است که در گزارش روند سبز از آن به عنوان چالش‌های فرا راه یوناما یاد شده و تصریح گردیده که یوناما در این زمینه‌ها ناکام بوده و نتوانسته است از سازمان ملل و نقش موثر آن در افغانستان نمایندگی شایسته کند.
در این گزارش آمده که یوناما اخراج زنان از سازمان‌های غیردولتی را «خط سرخ» اعلام کرده بود، اما هشدار این نهاد از سوی رهبر طالبان، هبت‌الله آخندزاده، بدون هیچ پیامدی نادیده گرفته شد. روند سبز این امر را نشانه‌ای از ناتوانی یوناما در اعمال مرزهای خود می‌داند.
عملکرد یوناما و رزا اوتونبایوا رییس این نهاد در نزدیک به چهار سال اخیر همواره مورد انتقاد نهادهای ناظر قرار داشته است.
آگاهان امور به این باوراند که دفتر یوناما در کابل نه تنها که نتوانسته نمایندگی شایسته از سازمان ملل و جامعه جهانی در افغانستان نماید و طالبان را در مسیر تحقق خواسته‌های مردم و مطالبات جامعه جهانی، از جمله احترام به حقوق بشر، وادارد، بلکه در همسویی با طالبان عمل کرده و در بسیاری موارد تلاش کرده تا گزارش‌های خود را از افغانستان طوری تنظیم نموده و به شورای امنیت و سازمان ملل ارایه دهد که از روشن شدن ابعاد فاجعه بشری در افغانستان جلوگیری شود.

جنرال جک کین، تهدید تروریزم را جدی خواند و خواهان همکاری با جبهه مقاومت شد

جنرال جک کین، تحلیل‌گر ارشد نظامی و از فرماندهان پیشین ارتش ایالات متحده امریکا، تهدید فزاینده تروریزم فرامرزی در افغانستان را «بی‌سابقه و بسیار جدی» توصیف کرد و نسبت به آن هشدار داد.
این جنرال امریکایی با اشاره به سرنگونی رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ از طریق همکاری امریکا و جبهه مقاومت ضد طالبان، از دولت امریکا خواست که با جبهه مقاومت ضد طالبان همکاری کند.
جنرال جک کین، در سخنانی در موسسه هادسون گفت که بازگشت طالبان به قدرت، به ظهور دوباره گروه‌های تروریستی منجر شده و شرایط امنیتی را وخیم‌تر کرده است.
وی تاکید کرد که خروج شتاب‌زده و کامل نیروهای امریکایی از افغانستان، نه‌تنها به رشد مجدد گروه‌هایی چون القاعده و داعش انجامیده، بلکه چهره ایالات متحده را به‌عنوان یک قدرت ضعیف در سطح جهانی به نمایش گذاشت.
وی با اشاره به تهدیدهای داعش، خروج از افغانستان را غیرمنطقی خواند و گفت: «فرماندهان ارتش با تصمیم دولت بایدن برای خروج کامل مخالف بودند، زیرا باور داشتند که چنین اقدامی، زمینه‌ساز قدرت‌گیری دوباره القاعده و داعش خواهد شد.»
این جنرال بازنشسته امریکایی از جبهه مقاومت ملی افغانستان به‌عنوان یک «جنبش قدرتمند» یاد کرد و گفت که این جنبش در گذشته با ایالات متحده در مبارزه با القاعده همکاری کرد.
وی به همکاری امریکا در دهه‌های گذشته با مجاهدین افغانستان نیز اشاره کرد و گفت که این همکاری منجر به شکست ارتش شوروی سابق گردید.

عضویت در خبر نامه پورانا

جهت عضویت در خبر نامه فرم زیر را پر نمایید.