خبرگزاری پورانا

PNA

شش دسته از مهاجران افغانستان که می‌توانند در ایران بمانند

نادر یار احمدی، مدیرکل امور اتباع خارجی وزارت امور داخله ایران اعلام کرد که از اول حمل ۱۴۰۴، پناهجویان افغانستان بدون مدرک از خدمات بهداشتی، آموزشی، معاملات ملکی و دیگر خدمات محروم خواهند شد.
این مقام وزارت امور داخله جمهوری اسلامی، امروز یکشنبه، ۱۹ حوت/اسفند، در گفت‌و‌گو با خبرگزاری دانشجویان ایران-ایسنا اعلام کرد که مهاجران دارای برگه سرشماری باید براساس سیاست‌ها و برنامه‌های این مرکز برای حضور قانونی در ایران همکاری‌های لازم را با نهادهای دولتی انجام دهند.
او تاکید کرد که در غیر این صورت از ارائه خدمات آموزشی و درمانی، بیمه‌ای و دیگر حمایت‌های اجتماعی برخوردار نخواهند شد.
مدیرکل امور اتباع خارجی وزارت داخله ایران، شش گروه از مهاجران افغانستان را به شرح زیر واجد شرایط برای ماندن در ایران اعلام کرد:
گروه اول، شامل افرادی می‌شود که یکی از زوج‌ها (مرد یا زن) دارای کارت آمایش بوده و دیگری برگه سرشماری داشته باشد.
گروه دوم، آن دسته از مهاجرانی را در بر می‌گیرد که یکی از زوج‌ها دارای مدرک آمایش بوده و همسر و فرزندان برگه سرشماری داشته باشند.
گروه سوم، مهاجران دارای پاسپورت معتبر و ویزای منقضی‌اند. این دسته از مهاجران مکلف‌اند برای صدور ویزای کوتاه‌مدت و خروج از ایران به پولیس جریمه پرداخت کرده و با اخذ ویزای مجدد دوباره به ایران برگردند.
گروه چهارم، افراد دارای شناسه شغلی یا کارت کار اند که بتوانند در مهلت تعیین شده اقدام به اخذ مدرک قانونی کنند. این افراد می‌توانند بعد از دریافت مدرک قانونی به شغل خود در ایران ادامه دهند.
گروه پنجم، افرادی اند که در حکومت پیشین افغانستان به عنوان کارمند ملکی و نظامی کار کرده و یا از مقامات بلندرتبه آن حکومت بوده‌اند. اخراج این دسته از مهاجران افغانستان بسته به تایید مرکز امور مهاجران و معرفی به سازمان‌های بین‌المللی است.
گروه ششم، مهاجران دارای برگه سرشماری اند که با خروج از ایران و اخذ گذرنامه معتبر حضور خود در ایران را می‌توانند قانونمند کنند.
این مقام وزارت امور داخله ایران تصریح کرد که خانواده‌هایی که دانش آموز دارند و جزو شش دسته اعلام شده نیستند، می‌توانند از ۱۵ تا ۲۹ حوت سال جاری به دفترهای کفالت مراجعه کرده و برگه جدید سه ماهه خروج را دریافت کنند و به محض اتمام سال تحصیلی، برای تعیین تکلیف فرزندانشان اقدام می‌شود.
در طول سال جاری، دولت ایران اخراج مهاجران افغانستان را شدت بخشید و اخیراً اعلام شد که برای سال جدید خورشیدی برنامه‌ توزیع مدارک معتبر به اتباع افغانستان در دستور کار قرار دارد.

مهاجرستیزی بیمارگونه برخی از نویسندگان ایرانی

روزنامه جمهوری اسلامی، یادداشتی از یک نویسنده ضد مهاجر به نام غلام‌رضا بنی اسدی را نشر کرده که در آن به بهانه کمبود آب در ایران، تمام مشکلات و رنج و درد ملت ایران به پای مهاجران افغانستان نوشته شده است.
در این یادداشت آمده است:«به جای آب میلیون‌ها افغان بدون مدرک وارد ایران می‌شوند».
نویسنده می‌افزاید:«فقط اگر آب مصرفی میلیون‌ها مهاجر غیرقانونی را در نظر بگیریم، در خواهیم یافت که اگر همین الان به خانه خود بازگردند بهتر است که لحظه بعد.»
نویسنده این مطلب همچنین هشدار داده است که سیاست‌های «امت‌گرایانه» بدون توجه به منافع ملی نه تنها به مردم ایران آسیب وارد می‌کند بلکه هیچ سودی دیگر ندارد.
او از مسئولان جمهوری اسلامی خواسته است که به جای «گشاده‌دستی» در پذیرش«مهاجران افغان»، به امنیت و رفاه مردم ایران توجه داشته باشند.
نویسنده افزوده است:«خبرها از باز کردن آب توسط طالبان به سمت شوره زارها حکایت دارند اما قطره‌ای هم به این سو نمی‌آید. کاش به اندازه مردم خود که به این سو می‌فرستند لااقل آب را هم روان می‌کردند.»
در پیوند به این یادداشت یادآوری چند نکته ضروری است.
نکته اول، یک جانبه‌نگری و ذهنیت‌سازی علیه مهاجران افغانستان
افرادی مثل نویسنده این مطلب خود شان نیز می‌دانند که نگاه و داوری شان در باره مهاجران یک‌جانبه، غیرمنصافه و در راستای ایجاد ذهنیت منفی علیه مهاجران است. ورنه چگونه ممکن است یک نویسنده فقط مصرف آب مهاجر را حساب کند و از ده‌ها و صدها سودی که مهاجران به ایران و اقتصاد این کشور دارند، چشم بپوشد. حق و انصاف این است که یک نویسنده وقتی به موضوعی نگاه می‌کند، همه جنبه‌های آن را واکاوی کند و منصفانه داوری کند. قیاس و داوری این نویسنده شبیه این است که پدر یک خانواده در باره سود و زیان موجودیت فرزندانش فقط مصرف آب آنان را ملاک داوری قرار دهد و حکم کند که چون فرزندانش روزانه فلان مقدار آب مصرف می‌کنند، پس به زیان او هستند و پدر باید برای دفع این ضرر خود را از شر فرزندان خلاص کند.
در حالی که با یک حساب سرانگشتی هم می‌توان دریافت کرد که حضور مهاجران افغانستان در ایران، بیش از آنکه به ضرر و زیان ایران باشد، منافع زیادی به این کشور و مردمان آن دارد که در مقایسه با با آن، مصارف و هزینه‌های آنان بسیار ناچیز است.
آن‌گونه که مهاجران افغانستان در ایران روایت می‌کنند، زن و مردم مهاجر افغانستان و حتا کودکان در این کشور در استخدام کارفرمایانی قرار دارند که نیازمند کارگر هستند و در نبود مهاجران افغانستان، جمعیت ایران قادر به تامین نیروی بشری برای کارفرمایان نیستند. یعنی موضوع به این شکل نیست که مهاجر به ایران رفته تا کار کارگر ایرانی را از دستش بگیرد. بلکه در بسیاری موارد، طبق روایت مهاجران، کارگر ایرانی برای بسیاری از کارها به ویژه در مشاغل شاقه در بخش تولید و کشاورزی وجود ندارد. بارها مقام‌های دولتی بخشی خصوصی و اقتصادی ایران گفته اند که ایران به کمبود نیروی کار مواجه است.
نیروی کار ارزان که در خدمت بخش تولید و صنعت ایران قرار دارد، منافع اقتصادی زیادی به رشد اقتصاد ایران دارد. در مباحث اقتصادی داشتن نیروی کار ارزان یک مزیت بسیار اساسی به بخش تولید و صنعت است. موجودیت چنین نیرویی، از تورم، از افزایش بی‌رویه قیمت‌ها و از کساد اقتصادی و ورشکستی صنایع کوچک جلوگیری می‌کند. میلیون‌ها زن و مردم افغانستان در ایران کار میکنند و کار آنان ارزش اقتصادی به مراتب بیشتر از آنچیزی ایجاد میکند که آنان برای مایحتاج زندگی حداقلی خود از اقتصاد ایران برداشت می‌کنند. بسیاری از مهاجران افغانستان که از ایران برگشته می‌گویند که دستکم در سه دهه اخیر بسیاری از ساخت و سازها و ساختمان سازی‌ها در ایران مدیون نیروی کار ارزان شهروندان افغانستان است. این در حالی است که بسیاری از کارگران مهاجر از شاق بودن کارها، از پایین بودن حقوق، از نداشتن بیمه، از تلف شدن حقوق شان توسط کارفرمایان استفاده‌جو و ده‌ها مورد حق تلفی دیگر شکایت داشته‌اند.
آگاهان امور اقتصادی ایران به حتم این را می‌دانند که اگر مهاجر افغانستان نباشد، ایران مجبور است از کشورهای دیگر نیروی انسانی برای کار وارد کند. در آن صورت، کارگر ارزان قابل دسترس نخواهد بود. مزیت دیگری که کارگران مهاجر افغانستان به ایران دارند، این است که دولت و صنایع ایران مجبور نیستند که هزینه‌های آموزش زبان و فرهنگ ایران را به کارگران تقبل کنند. این در حالی است که بسیاری از کشورهای مهاجرپذیر اروپایی، هزینه‌های هنگفتی را برای آموزش زبان و فرهنگ خود به کارگران مهاجر متقبل می‌شوند.
نکته دوم، خلط مبحث اجتماعی و اقتصادی مهاجرت با سیاست و امنیت یکی از نکاتی که مهاجرستیزان در ایران در نظر نمی‌گیرند این است که مهاجرت یک پدیده اجتماعی و اقتصادی است و نباید نگاه سیاسی و امنیتی به پدیده مهاجرت داشت. نباید رفتار طالبان منحیث یک گروه حاکم با دولت ایران، زیاد با بحث مهاجرت خلط شود. مثلا گفتن این‌که طالبان آب نمی‌دهند اما مهاجر می‌فرستند، هیچ منطق ندارد. باید گفت که طالبان مهاجر نمی‌فرستند. مهاجر خودش با تقبل هزاران دشواری به ایران می‌رود. دلیل آن این است که طالبان انسان نیستند و پروای بیکاری و فقر را ندارند و اوضاع را طوری ساخته‌اند که مردم چاره‌ای به جز مهاجرت ندارند. طالبان هیچ مسوولیتی در قبال مهاجران نمی‌پذیرند. اگر ایران همه مهاجران افغانستان را در یک روز از این کشور اخراج کند، طالبان خمی به ابرو نخواهند آورد. اینگونه نیست که شما به طالبان بگویید که اگر آب را سمت ایران رها نکنید، مهاجران را اخراج می‌کنیم. طالبان در جواب خواهند گفت که حرف خوبی است، بفرمایید. طالبان با نگاه امنیتی‌ای که به مهاجران مقیم ایران دارند، حضور آنان در ایران را برای خود خطر تلقی می‌کنند و از اخراج آنان استقبال می‌کنند. در نگاه طالبان، اخراج هر مهاجر از ایران، کم شدن یک تهدید علیه رژیم طالبان است.
در عین حال، باید گفت که طالبان بیشترین و گسترده ترین روابط را با دولت ایران دارند. یعنی این گونه نیست که طالبان با کشورهای دیگر منطقه بسیار روابط خوب دارند و به دیگران امتیاز میدهند اما به ایران امتیاز نمی‌دهند و آب نمی‌دهند.
افزون بر این‌ها مسأله آب یک مسأله کاملا حقوقی است که دولتمردان دو کشور باید آن را از طریق دیپلماسی یا هر طریق دیگر حل کنند. ایران می‌تواند برای گرفتن آب علیه طالبان لشکرکشی کند. مهاجران افغانستان در ایران با این موضوع هیچ مشکلی ندارند. ایران اگر فکر میکند که طالبان در حقش حق تلفی می‌کند، ابزارهای زیادی برای گرفتن حق خود از طالبان در اختیار دارد و اگر اقدام کند، هزاران مهاجر افغانستان که برای نابودی طالبان لحظه شماری می‌کنند، خشنود خواهند شد که ایران طالبان را تادیب کند و حق خود را بستاند.
نکته سوم، ایران در اخراج مهاجران افغانستان فروگذاشت نکرده است
آن‌گونه که نویسنده این مطلب در روزنامه جمهوری اسلامی تصور می‌کند، چنین نیست که دولت ایران نسبت به مهاجران نگاه امت‌گرایانه و سخاوت‌مندانه داشته باشد. طبق گزارش‌های سازمان و اظهارات مقام‌های جمهوری اسلامی ایران، روزانه بیش از سه هزار نفر مهاجر افغانستان از نقاط مختلف ایران بازداشت و اخراج می‌شوند. یعنی اینگونه نیست که دولت تصمیم گرفته باشد که زیر پای مهاجران فرش سرخ هموار کند. بازداشت و اخراج به صورت مداوم روزانه و شبانه ادامه دارد. ظرفیت‌هایی که پولیس برای گرفتاری و اخراج مهاجران افغانستان اختصاص داده، به صورت روزمره به کار گرفته می‌شود. مهاجران می‌گویند که پولیس کوچه به کوچه و شهر به شهر و کارگاه به کارگاه دنبال مهاجران است و هرکه را گیر بیارد، بازداشت و اخراج می‌کند. حتا در مواردی، کسانی که ویزای معتبر داشته‌اند و برای گرفتن ویزای ایران عالمی از مشکلات را در افغانستان تقبل کرده و هزینه پرداخته، به محض روبرو شدن با پولیس، بی توجه به ویزا و اعتبار آن، بازداشت و اخراج شده‌اند. روشن نیست که نویسنده دیگر چه انتظاری از دولت ایران دارد. شاید پیشنهاد عالی جناب این باشد که همه نیروهای مسلح ایران کارهای خود را رها کنند و عملیات سراسری اخراج مهاجران را روی دست گیرند تا اندکی دل جناب شان خنک شود.
به نظر می‌رسد که نویسنده مطلب، اصطلاح«نگاه امت‌گرایانه» را از اقدامات جمهوری اسلامی در حمایت از گروه های طرفدار ایران در خاورمیانه به عاریت گرفته است و آن را در مورد مهاجران استفاده کرده است. ورنه چنانکه گفته شد، در باره مهاجران نگاه‌های آنچنانی در ایران وجود ندارد. مهاجران افغانستان می‌گویند که بدترین تجربه‌های مهاجرتی را مهاجران افغانستان در ایران دارند. البته که افغانستان در بیش از چهل کشور مهاجر دارد اما بدترین وضعیت را مهاجران ما در ایران دارند. ترس مداوم از گرفتاری، توهین اجتماعی، لت‌وکوب و اخراج و…
به صورت کلی می‌توان گفت که سیاست کلی جمهوری اسلامی در باره مهاجران افغانستان، همسو با فرمایشات و توصیه‌های آقای بنی اسدی است. اگر جایی ترحمی و گذشت و مراعتی صورت می‌گیرد، استثنا بر قاعده است. قاعده کلی همان بازداشت و اخراج و محدود کردن و محروم کردن است. مهاجران می‌گویند که مثلا سیم‌کارت‌های تلفن شان قطع می‌شود و در دفاتر اتباع روزها بخاطر یک سیمکارت سرگردان اند اما کسی به حرف شان گوش نمی‌کند. شکایت‌ها از رفتار کارمندان دفاتر اتباع نیز بسیار زیاد است. بسیاری‌ها روایت می‌کنند که کارمندان دفاتر اتباع، اصلا شهروندان افغانستان را انسان حساب نمی‌کنند و رفتاری به شدت تحقیرآمیز با آنان دارند.
نکته چهارم، مهاجران هنوز مشکور و قدردان‌اند برغم بدبینی‌ها و اشاعه افکار و ذهنیت‌های مهاجرستیزانه شبیه آنچه این نویسنده مطرح کرده و برغم تمام زخم زبان‌ها و رفتارهای تحقیرآمیز، بسیاری از مهاجران افغانستان در ایران، به این باوراند که باید قدردان و مشکور مردم ایران و دولت این کشور بود. دستکم برغم همه فشارها، میلیون‌ها تن در این کشور، امرار حیات می‌کنند و از مرگ ناشی از گرسنگی و تهدیدهای گروه تروریستی طالبان در امان هستند. این چیزی است که خیلی از مهاجران افغانستان آن را برسم قدردانی به عنوان یک ارزش فرهنگی-تمدنی خود پاس می‌دارند. در مقابل، خیلی از ایرانی‌ها نیز نگاه مثبت به قضیه دارند و از دید انسانی به این موضوع نگاه می‌کنند. افراد منصفی هم هستند که با توجه به ارزش‌های مشترک فرهنگی، زبانی، دینی و تمدنی میان مردمان ایران و افغانستان، از همزیستی مسالمت‌آمیز، از ارفاق و از ترحم و شفقت نسبت به مهاجران افغانستان حرف می‌زنند و می‌گویند که آنان برادران مایند که روزگار بد آنان را محتاج لطف و عنایت ما ساخته است.
البته چنان‌که در بالا اشاره شد، این‌گونه نیست که مهاجران افغانستان بار دوش ایران باشند و حضور شان صرفا متکی به نگاه انسانی و یا آنگونه آقای بنی اسدی گفته نگاه امت‌گرایانه باشد. آنان در جامعه ایران کار می‌کنند و از ارزش کاری که برای جامعه و اقتصاد ایران ایجاد می‌کنند، اندکی خود شان هم مصرف میکنند تا چند صباحی زنده بمانند.
منحیث کسی که زمانی قلم بدست گرفته و عنوان نویسنده را یدک کشیده‌ایم، از نویسندگان و روزنامه‌نگاران دوست و فرهیخته ایرانی خود خواهشمندیم که در این شرایط سخت و تیره مردم افغانستان، اندکی با عطوفت و مهربانی به قضیه مهاجرت برخورد کرده و فراموش نکنند که میراث‌داران سعدی- آن انسان وارسته‌ای، هستند که می‌گوید: بنی آدم اعضای یکدیگرند- که در آفرینش ز یک گوهرند؛ چو عضوی بدرد آورد روزگار-نماند دیگر عضوها را قرار!
نویسنده: بهرام بهین

یک فرمانده طالبان با ۵ همراهش به اتهام دزدی در پروان بازداشت شدند

منابع محلی در پروان می‌گویند که یک فرمانده طالبان با پنج تن از جنگ‌جویان این گروه به اتهام دزدی در مربوطات مرکز این ولایت بازداشت شده‌اند.
منابع امروز یک‌شنبه ۱۰حوت/اسفند، به خبرگزاری پورانا گفتند که این فرمانده طالبان با جنگ‌جویان اش توسط استخبارات این گروه از منطقه «پل لشمک» شهر چاریکار بازداشت شده‌اند.
به گفته منابع، از نزد افراد بازداشت شده مبلغ ۱۵۰ هزار افغانی پول نقد و یک عراده موتر نوع سراچه بدست آمده است.
مقام‌های محلی طالبان در پروان تاکنون در باره بازداشت این فرمانده و جنگ‌جویان شان اظهار نظری نکرده‌اند.
حدود یک ماه پیش نیز یک جنگ‌جوی طالبان هنگام دزدی خانه‌ای در نزدیکی«مسجد سفید» در شهرچاریکار مرکز این ولایت در درگیری با صاحب خانه کشته شد.

فایق: جامعه جهانی صدای زنان افغانستان را بشنود

نصیر احمد فایق

نصیراحمد فایق، نماینده دایمی افغانستان در سازمان ملل، به مناسبت هشتم مارچ، روز جهانی همبستگی زنان گفته است که مبارزه زنان افغانستان یک مبارزه جهانی بوده، صدای آنان باید شنیده و حقوق آن‌ها باید از سوی جامه جهانی به رسمیت شناخته شود.
آقای فایق گفته است که زنان افغانستان در دوران حاکمیت طالبان، تحت شدیدترین نوع«آپارتاید جنسیتی» در تاریخ افغانستان قرار دارند و زنان و دختران تحت حاکمیت گروه طالبان به صورت تدریجی از مشارکت در زندگی اجتماعی و فرهنگی و آموزشی حذف شده‌اند.
وی تصریح کرده که شجاعت و ایستادگی زنان و دختران افغانستان قابل ستایش است که با وجود تمام محدودیت‌ و ممنوعیت‌ها در بیش‌تر از سه سال گذشته برای احقاق حقوق خود مبارزه کرده‌اند.
نصیراحمد فایق بارها از سیاست‌های زن‌ستیزانه طالبان در نشست‌های سازمان ملل انتقاد کرده و از جامعه جهانی خواسته است که در زمینه توقف زن‌ستیزی‌های طالبان اقدامات فوری عملی روی دست گیرد.

در درگیری‌های تازه در سوریه بیش از ۱۰۰۰ نظامی و غیرنظامی کشته شده‌اند

سازمان دیده‌بان حقوق‌‌بشر سوریه اعلام کرده است که در دو روز اول درگیری میان نیروهای تحت امر حاکمان جدید این کشور و جنگ‌جویان وفادار به بشار اسد در استان ساحلی لاذقیه، بیش از هزار نفر شامل ۷۴۵ غیرنظامی کشته شده‌اند.
خبرگزاری رویترز به نقل از سازمان دیده‌بان حقوق بشر سوریه گزارش داده که کشته‌شدگان این درگیری‌ها شامل ۱۲۵ نیروی تحت امر حکومت جدید سوریه و ۱۴۸ جنگ‌جوی فرقه علویه، وفادار به بشار اسد، حاکم سرنگون شده‌ی این کشور می‌باشند.
این نهاد حقوق‌‌بشری گفته است که درگیری‌های اخیر بدترین خشونت‌های سال‌های اخیر در سوریه بوده است.
سازمان دیده‌بان حقوق بشر سوریه گفته است که قربانیان غیرنظامی، شامل زنان و کودکان اقلیت علویه می‌شود.
براساس گزارش این سازمان، پس از آغاز درگیری در روز پنج‌شنبه، شماری از اعضای فرقه علویه از سوی نیروهای حاکمان جدید این کشور «اعدام صحرایی» شده‌اند.
طبق گزارش‌ها، احمد شرع، رییس‌ جمهوری موقت سوریه و رهبر گروه شبه‌نظامی تحریر شام که اکنون قدرت را در سوریه بدست دارد، خواستار «صلح» شده و گفته است: «ما باید وحدت ملی و صلح داخلی را حفظ کنیم، ما می‌توانیم باهم زندگی کنیم.»
پس از سقوط سریع رژیم بشار اسد در سوریه، ناظران وقوع درگیری‌های داخلی و فرقه‌ای در این کشور را پیش‌بینی می‌کردند.

یک کارمند پیشین امنیت ملی را طالبان بازداشت کردند

منابع محلی در کابل می‌گویند که استخبارات طالبان یک کارمند پیشین اداره امنیت ملی افغانستان را بازداشت کرده است.
منابع امروز شنبه، ۱۹حوت/اسفند، به خبرگزاری پورانا گفتند که این کارمند امنیت ملی پاینده محمد نام دارد و باشنده اصلی روستای«عبدالله خیل» شهرستان/ولسوالی«دره» ولایت پنجشیر می‌باشد.
به گفته منابع، طالبان پاینده محمد را حوالی ساعت ۳ پس از چاشت روز جمعه،۱۷حوت/اسفند، از منطقه سرکوتل واقع در ناحیه ۱۷ شهرکابل بازداشت کرده‌اند.
پاینده محمد کارمند اداره امنیت ملی در ولایت کابل بوده و با روی کار آمدن طالبان مصروف دوکان‌‌داری بوده است.
بستگان پاینده محمد ادعای طالبان مبنی بر همکاری او با جبهه مقاومت ملی را رد کرده‌اند.
طالبان تا کنون در باره بازداشت این کارمند امنیت ملی چیزی نگفته‌اند.
طالبان هفته پیش نیز یک نظامی پیشن را به اتهام همکاری با جبهه مقاومت ملی از روستای«جهرعلی» شهرستان«آبشار»ولایت پنجشیر بازداشت کردند.
فعالین مدنی و سیاسی ولایت پنجشیر می‌گویند که طالبان به بهانه‌های مختلف اقدام به بازداشت و لت‌وکوب باشندگان این ولایت نموده و این اقدامات بیشتر جنبه انتقام‌گیری مبتنی بر عقده‌ها و کدورت‌های قومی دارد که تحت پوشش اتهام همکاری با جبهه مقاومت انجام می‌شود.

تفاوت فاحش میان گزارش سازمان ملل و گزارش رسانه‌ها در مورد کشتار نظامیان پیشین

سازمان ملل در گزارش اخیر خود در مورد وضعیت افغانستان، تنها یک مورد از قتل نظامیان پیشین توسط طالبان در یک ظرف زمانی سه ماهه را گزارش داد.
اما گزارش‌هایی که رسانه‌های داخلی افغانستان در مورد آمار قتل نظامیان پیشین توسط طالبان ارایه می‌کنند، بسیار متفاوت از آنچیزی است که سازمان ملل در گزارش‌های خود در این زمینه آمار می‌دهد.
خبرگزاری پورانا، پس از نشر گزارش اخیر سازمان ملل، مروری به گزارش‌های منتشر شده سه ماه اخیر خود در مورد کشتار غیرنظامیان داشت که نشاندهنده ۱۶ مورد قتل نظامیان پیشین توسط طالبان است.
براساس آمار گزارش‌هایی که در مورد قتل نظامیان پیشین در خبرگزاری پورانا نشر شده، از تاریخ ۴ قوس/آذر ۱۴۰۳ تا ۴ حوت/اسفند ۱۴۰۳(مدت زمانی که سازمان ملل در مورد کشتار نظامیان گزارش داده) ۱۶ نظامی پیشین در ولایت‌های تخار، غور، بغلان، پروان، بدخشان، فراه، کاپیسا، پکتیا، بادغیس و هلمند به قتل رسیده‌اند که در همه موارد، نزدیکان قربانیان و منابع معتبر محلی، طالبان را عامل قتل معرفی کرده‌اند.
طبق گزارش‌های منتشر شده در خبرگزاری پورانا، از میان ۱۶ نظامی کشته شده توسط طالبان در سه ماهه مورد نظر، ۶ مورد در ولایت پروان اتفاق افتاده و ۴ مورد در بدخشان.
دستکم در مورد سه نظامی پیشین که در شهرستان سیدخیل پروان توسط طالبان تیرباران شدند، خبرگزاری پورانا اسناد و مدارک کافی و معتبر در اختیار دارد که قابل استناداند. البته در موارد دیگر، نیز خبرگزاری پورانا نهایت دقت را به خرچ داده تا اطلاعات از منابع نزدیک قربانیان گرفته شود. همه موارد قتل نظامیان پیشین همزمان با این‌که در خبرگزاری پورانا نشر شده، در رسانه‌های معتبر دیگر نیز نشر شده که به سادگی آمار آن قابل حصول است.
این در حالی است که آگاهان مسایل امنیتی و اجتماعی می‌گویند که آمار قتل نظامیان پیشین توسط طالبان به مراتب بیشتر از آنچیزی است که در رسانه‌ها انعکاس می‌یابد، زیرا در بسیاری موارد، به دلیل فقدان دسترسی رسانه‌ها به منابع، قتل نظامیان پیشین از نشر باز می‌ماند.
با این حال، روشن نیست که چرا سازمان ملل از میان ۱۶ مورد قتل نظامیان پیشین که آمار آن در رسانه‌های مختلف نیز موجود است، تنها یک مورد را گزارش داده و از بقیه چشم پوشی کرده است.
ناظران می‌گویند که سازمان ملل برای حفظ روابط خود با طالبان تلاش می‌کند که گزارش‌های خود از وضعیت افغانستان را طبق میل طالبان ارایه کند. گزارش‌هایی که تلاش برای عادی جلوه دادن وضعیت و در نظرداشت مصالح و منافع طالبان در آنان مشهود است.
گفتنی است که جبهه آزادی افغانستان نیز در واکنش به گزارش اخیر سازمان ملل، آمار ارایه شده توسط این سازمان در مورد کشتار نظامیان پیشین را غیرواقعی خواند و رویکرد سازمان ملل در مورد گزارش‌دهی از وضعیت افغانستان را زیر سوال برد.

یک جوان پروانی توسط یک پروانی دیگر در ایران به قتل رسید

منابع محلی در شهرستان/ولسوالی جبل‌السراج ولایت پروان می‌گویند که یکی از جوانان این شهرستان به نام قاری ناصر ملک‌زاده، که در منطقه کرج استان البرز ایران زندگی می‌کرد، توسط یکی از هم‌اتاقی‌هایش به قتل رسیده است.
منابع از شهرستان جبل‌السراج امروز یک‌شنبه، ۱۹حوت/اسفند، به خبرگزاری پورانا گفتند که ملک‌زاده باشنده روستای«ده بالای» این شهرستان بود که در منطقه کرج استانِ البرز ایران زندگی می‌کرد و جمعه شب، ۱۷حوت/اسفند، توسط شخصی به نام ربیع‌الله که او نیز از باشندگان شهرستان جبل‌السراج است، در بستر خوابش به قتل رسیده است.
به گفته منابع، قاتل باشنده روستای«مناره» شهرستان جبل‌السراج است که اکنون در بازداشت پولیس ایران قرار دارد.
تا کنون انگیزه اصلی این قتل مشخص نشده است.
چند روز پیش نیز گزارش‌هایی از قتل یک کارمند پیشین اداره امنیت ملی افغانستان در منطقه کرج استان البرز ایران به نشر رسید. در گزارش‌ها آمده بود که این کارمند پیشین امنیت ملی توسط افراد طالبان به قتل رسیده است.

خامنه‌ای بار دیگر مذاکره با امریکا را رد کرد

آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، روز شنبه، ۱۸ حوت/اسفند، در نشستی با فرماندهان ارشد نظامی و مقام‌های سیاسی دولت، گفت که ایران با دولت‌های«قلدر» مذاکره نخواهد کرد.

این اظهارات رهبر جمهوری اسلامی ایران، یک روز پس از آن بیان شد که دونالد ترامپ رییس جمهوری امریکا از ارسال نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای و تمایل به مذاکره با او خبر داد.

دونالد ترامپ، روز جمعه، ۱۷ حوت/اسفند، گفت که خواستار مذاکره دربارهٔ برنامه هسته‌ای ایران است و نامه‌ای برای علی خامنه‌ای فرستاده است.

اما رهبر جمهوری اسلامی بی‌آن‌که اشاره‌ای به اظهارات ترامپ و نامه ارسالی او داشته باشد، گفت که اصرار این دولت‌ها به مذاکره «برای حل مسائل نیست» و آنها می‌خواهند «تحکم» و «تحمیل» کنند.

پیش‌تر نیز آقای خامنه‌ای گفته بود که مذاکره با امریکا شرافت‌مندانه و عزت‌مندانه نیست.

ناظران می‌گویند که در راستای سیاست عدم گفت‌وگو با امریکا، جواد ظریف معاون راهبرد رییس جمهوری ایران از مقامش کنارگیری کرد و هم‌زمان ریزش‌های دیگری در حکومت ایران در میان چهره‌های متمایل به گفت‌وگو با امریکا صورت گرفته است.

رییس جمهوری امریکا، ساعاتی پس از آن صحبت در باره ارسال نامه به آیت‌الله خامنه‌ای، در کاخ سفید به خبرنگاران گفت که در مورد مسئله ایران خیلی زود اتفاقاتی رخ خواهد داد و آنان به اقدامات نهایی رسیده‌اند.

آگاهان روابط بین‌الملل می‌گویند که با توجه به اتفاقات خاورمیانه، رابطه ایران و امریکا به جاهایی باریکی رسیده است و احتمال تصادم نظامی میان آنان وجود دارد.

عضویت در خبر نامه پورانا

جهت عضویت در خبر نامه فرم زیر را پر نمایید.