تأملی در مصاحبه قمی؛ حل مشکل مهاجرت در گِرو اراده طالبان است

رایزنی گسترده انجام شده کوشش ما این است تا از سرمایه خود افغانستانیهای مقیم خارج از کشور استفاده شود. بنابراین اگر رایزنیهای ما در کابل و قندهار به نتیجه برسد و حکومت سرپرست با عبور از دیوانسالاری رایج، اراده خود را آشکار سازد، بیمحابا در این مسیر … گام خواهیم برداشت.
دختربچه ۱۵ ساله به دست شوهر ۵۵ سالهاش به قتل رسید

منابع محلی در ولایت جنوبی کندهار میگویند که یک مرد همسر ۱۵ ساله خود را شام روز گذشته در شهرستان/ولسوالی ارغنداب این ولایت به ضرب گلوله به قتل رسانیده است.
به گفته منابع، این دختربچه سامعه نام داشت و یک سال پیش، زمانی که هنوز ۱۴ سال سن داشت، توسط پدرش به عقد یک مرد ۵۵ ساله، درآمد. سامعه دو روز پیش به دلیل خشونتهای خانوادگی، به خانه پدر خود پناه برده و شوهرش آنجا دنبالش رفته و با تفنگچه در حضور اعضای خانوادهاش او را به گلوله بسته است.
برادر و خواهرِ کوچک سامعه نیز به شدت زخمی شده و به شفاخانه ارغنداب منتقل شده اند.
گفته شده که قاتل بازداشت شده است.
ازدواجهای زیرسن، گرچه در افغانستان بیپیشینه نیست اما آگاهان امور اجتماعی میگویند که در سه سال اخیر، اینگونه ازدواج ها به دلیل افزایش فقر و بیکاری و همچنین ممنوعیت درس و تحصیل دختران افزایش چشمگیر یافته است.
در ولایتهای جنوبی افغانستان، معضل ازدواجهای زیر سن با توجه به رسوم و سنتهای قبیلهای یک امر عادی تلقی میشود.
طالبان، در کابل یک مریض و در فراه یک راننده را تیرباران کردند

منابع مردمی میگویند که طالبان امروز یکشنبه، ۱۵ میزان/مهر، در ناحیه ۱۱ شهر کابل یک جوان مبتلا به بیماری روانی را که مانع ورود افراد این گروه به خانهاش شده، به ضرب گلوله کشتند.
به گفته منابع، این جوان حدود ۲۲ سال سن داشته و هنگامی که جنگجویان طالبان خواسته اند به زور داخل خانهاش شوند، مانع شده است.
به گفته شاهدان، این جوان با مشکلات حاد روانى مبتلا بوده اما طالبان بدون معطلی و بدون توجه به بیماری روانی او، او را به گلوله بستهاند.
نزدیکان این جوان گفته اند که افراد طالبان پس از تیراندازی بیاعتنا به اینکه او در حالت جان دادن است، میخندیدند و او را دشنام میدادند که«چرا بالای مجاهدین حمله کرده» است.
در همین حال، براساس گزارش رسانهها، طالبان شام روز گذشته در یکی از محلات بازرسی شان در ولایت فراه، یک راننده را تیرباران کردهاند.
این رویداد در روستای«شمسآباد» شهرستان/ولسوالی جوین فراه رخ داده و طالبان دلیل تیراندازی را عدم توجه راننده به دستور توقف عنوان کرده اند.
راننده الله نظر نام داشته و در مسیر شهرستان جوین-فراه، با موتر یکی از خویشاوندان خود مسافرکَشی میکرده است.
کشته شدن شهروندان افغانستان در نتیجه تیراندازی افراد طالبان بخشی از خبرهای روزمره است.
افراد طالبان به سادگی و بدون ترس از پیگرد قانونی، افراد را به دلایل بسیار ساده و پیش پا افتاده تیرباران میکنند و مردم میگویند که هیچ مرجعی برای رسیدگی به شکایت وجود ندارد تا داد مظلومان ستانده شود.
فعالیتِ«جنبش تحفظ پشتون» در پاکستان ممنوع شد

دولت پاکستان روز یکشنبه، ۱۵ میزان/مهر، با نشر بیانیهای فعالیت«جنبش تحفظ پشتون» در این کشور را ممنوع اعلام کرده است.
در بیانیه دولت پاکستان آمده که فعالیتهای این «جنبش مغایر با صلح و امنیت در پاکستان است و پس از این اعضای این سازمان در هیچ ایالات» این کشور اجازه فعالیت نخواهند داشت.
بیانیه افزوده که:«دولت فدرال پاکستان دلایلی دارد که برمبنای آن، جنبش تحفظ پشتون در فعالیتهای مشخصی دخیل است که مخالف صلح و امنیت این کشورمیباشد.»
در بخشی از بیاینیهای دولت تاکید شده که مطابق «مفاد بند۱۱ قانون مبارزه با تروریزم، جنبش تحفظ پشتون در فهرست سازمانهای ممنوعه» قرار میگیرد و فعالیت آن ممنوع اعلام میگردد.
جنبش تحفظ پشتون، یکی از سازمانهای حامی پشتونها در پاکستان است که ادعا میکند در پاکستان علیه پشتونها تبعیض روا داشته میشود.
این جنبش ارتش پاکستان را به رفتارهای ضد حقوق بشری مثل «کشتار غیرقانونی» و «ناپدیدسازی اجباری» پشتونها در مناطق قبایلی متهم کرده است.
این درحالی است که از روز پنجشنبه به اینسو، شماری از شهرهای پاکستان بهشمول اسلامآباد پایتخت این کشور، شاهد برگزاری تظاهرات گسترده اعتراضی از سوی طرفداران حزب تحریک انصاف به رهبری عمران خان، نخست وزیر پیشین پاکستان بوده است.
طرفداران خان، خواهان رهایی از زندان هستند.
دادگاهی در پاکستان، حدود یک سال پیش، عمران خان، نخستوزیر سابق پاکستان را به اتهام فساد مالی به سه سال زندان محکوم و بلافاصله پس از آن، بازداشت شد. او بخاطر اعلام نکردن پولی که از فروش هدایای دولتی به دست آورده بود، مجرم شناخته شد. عمران خان این اتهامات را رد کرده است.
عمران خان نیز از نظر قومی پشتونتبار است و با جنبش تحفظ پشتون روابط خوبی دارد.
به نظر میرسد که دولت پاکستان نگران شکلگیری اعتراضات گستردهتر با مشارکت جنبش تحفظ پشتون علیه دولت است.
جنبش تحفظ پشتون، در سالهای اخیر اعتراضات گستردهای را علیه سیاستهای دولت راهاندازی کرده است. این جنبش گاهی به همسویی با طالبان پاکستانی نیز متهم شده است. طالبان پاکستانی نیز عمدتاً پشتونتبار هستند و پاکستان مدعی است که با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، میزان حملات تروریستی با عاملیت طالبان پاکستانی، تا ۷۰ درصد افزایش یافته است.
طالبان و تکمیل پروژه ناتمام اشرف غنی؛ تاراج موزیم جهاد ومقاومت

منابع محلی در پروان میگویند که طالبان تانکها و وسایط نظامی بجا مانده از جنگهای گذشته، که در«پشتهسرخ» شهرستان/ولسوالی جبلالسراج ولایت پروان، در یک محوطه تحت نام «موزیم جهاد و مقاومت» نگهداری میشوند، به صورت وقفهای و دور از انظار مردم، به جای نامعلومی انتقال میدهند.
ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت پروان در سال ۱۳۸۸، مکانی را در«پشتهِ سرخ» جبلالسراج که تانکها و وسایط نظامی بجا مانده از جنگ مجاهدین با شورویها و جنگ نیروهای مقاومت با طالبان در آن نگهداری میشدند، موزیم جهاد و مقاومت نامگذاری کرد.
در این مکان، تانکهای غولپیکر روسی، توپهای دیسی، توپهای موسوم به«چهلمیله» و سایر وسایط نظامی نگهداری میشوند. شماری از تانکها و وسایط فعال هستند اما شمار دیگری از آنان کار نمیکنند و صرفاً ارزش موزیمی دارند و برای نمایش و یادبود از دوران جهاد و مقاومت در این محوطه قرار داده شده اند.
یکی از منابع، امروز یکشنبه، ۱۵میزان/مهر، به خبرگزاری پورانا گفت که طالبان در یک ماه اخیر روند انتقال مخفی تانکها و وسایط نظامی موزیم و جهاد و مقاومت را سرعت بخشیدهاند.
به گفته منابع، طالبان گفته اند که تانکها و وسایط نظامی موزیم جهاد و مقاومت را برای ترمیم به کابل میبریم اما از آنجام معلوم نیست که به کجا منتقل میکنند.
یکی از مهندسان که در دوره مقاومت اول به رهبری احمد شاه مسعود، در بخش ترمیم/تعمیر تانکها و وسایط نظامی جبهه کار میکرد، به خبرگزاری پورانا گفت که طالبان چندین بار از او خواستهاند که در ترمیم تانکها با آنان همکاری کند. وی گفت که از ترس اینکه تانکها پس از فعالسازی به جای دیگری انتقال داده نشوند، از همکاری با طالبان امتناع ورزیده است.
یکی از مجاهدین پروان میگوید که تانکها و وسایط نظامی موجود در موزیم جهاد و مقاومت، به عنوان نمادی از شهامت و ایستادگی مردم پروان، کاپیسا و پنجشیر در برابر نیروهای اشغالگر و متجاوز است و طالبان با انگیزههای قومی و سیاسی در صدد از بین بردن آثار بجا مانده در این موزیم هستند.
یکی از نظامیان پیشین که در نظام جمهوریت در لوای پشته سرخ جبلالسراج کار میکرد، میگوید که از وسایط نظامی بجامانده در«پشته سرخ» به تعداد ۱۸ تانک غولپیکر«چَیندار»/زنجیردار و ۶ دستگاه توپ«۴۰میله» فعال بود که طالبان از پنجشیر به پشته سرخ منتقل کرده بودند و متباقی به ترمیم اندکی نیاز دارند که همه را به کابل انتقال داده اند.
گفتنی است که در سال ۱۳۹۹ خورشیدی، حکومت اشرف غنی نیز تصمیم گرفت که وسایط نظامی موزیم جهاد و مقاومت را به موزیم ملی در کابل انتقال دهد، اما فرماندهان جهاد و مقاومت در پروان، مانع این کار شدند. در آن زمان، فرماندهان جهاد و مقاومت استدلال شان این بود که اشرف غنی به بهانه انتقال وسایط به موزیم ملی، برنامه نابودی این وسایط را در سر دارد و این برنامه دارای انگیزههای قومی است.
استدلال دیگر این بود که حلقات مافیایی معینی در حکومت، تانکها و وسایط نظامی را به قیمت آهنپاره به یکی از شرکتهای فعال در بخش ذوب آهنگ به فروش رسانیدهاند.
به بیان دیگر، انتقال وسایط نظامی موزیم جهاد و مقاومت، یکی از برنامههای ناتمام اشرف غنی است که دارای انگیزههای قومی دانسته میشد.
حالا اما در برابر طالبان مانعی وجود ندارد. بسیاری از فرماندهان جهاد و مقاومت، پس از به قدرت رسیدن طالبان کشور را ترک کرده و عدهای هم که در کشور ماندهاند به شکل پنهانی زندگی میکنند و توان ایستادگی در برابر برنامههای طالبان را ندارند.
طالبان در همچو موارد با شدت و خشونت تمام رفتار میکند و مخالفین و معترضین را سرکوب میکنند.
برخی از منابع میگویند که وسایط نظامی موزیم جهاد و مقاومت، پس از انتقال به کابل، به شکل آهن پاره به تاجران آهن به فروش رسانیده میشوند.
در زمان طالبان نیز حدود یک سال پیش برخی از رسانهها از انتقال مخفی وسایط نظامی موزیم جهاد و مقاومت گزارش دادند اما طالبان این موضوع را رد کردند.
طالبان به خبرنگاران اجازه نمیدهند که در همچو مواقع از نزدیک به محل رفته و گزارش دقیق و عینی از وضعیت ارایه کنند.
دستفروشان کابل: بر فلسطینیها کمتر از ما ظلم میشود!

دستفروشان و کراچیداران شهرکابل میگویند که از باجگیری و ظلم طالبان به ستوه آمدهاند.
آنان میگویند، طالبان به بهانههای گوناگون از دستفروشان باجگیری میکنند و از کسی که پول نداشته باشد، اجناسش را با خود میبرند. آنان همچنان میگویند که از سوی افراد طالبان مورد لتوکوب قرار میگیرند.
یکی از دستفروشان شهرکابل، در ویدیویی که از او در شبکههای اجتماعی نیز نشر شده، میگوید:«به مرگ خود راضی هستیم. در خانواده نان نداریم و در بازار طالبان ما را به کار و غریبی نمیگذارند، چه کنیم و کجا برویم؟!»
عارف رحمانی، عضو پیشین مجلس نمایندگان افغانستان، ویدیویی را در صفحه ایکس خود نشر کرده که در آن یک مرد کهنسال دستفروش در کابل، از باجگیری طالبان شکایت میکند. این مرد کهنسال در این ویدیو میگوید:« از فلسطین کرده هم در این وطن سر ما ظلم زیاد است.»
آقای رحمانی با نشر این ویدیو نوشته:«پایان شب سیاه سفید است.»
مرد کهنسال در این ویدیو میگوید که از بدرفتاری و ظلم طالبان به تنگ آمده و «در یکهفته ۱۷ هزارافغانی، مالش را طالبان با خود بردهاند.» اومیافزاید:«دوتا ترازو و شش دانه چتری را بردند. والله که سر کافر در این وطن اینقدر ظلم باشد که سر ما است.»
این مرد کهنسال میگوید: ما مردم غریب مجبور هستیم که ایران چه که در جهنم برویم برای پیدا کردن نان به اولاد خود از اینجا کرده بهتر است.» او ادامه میدهد:«بگذار تمامی رهبران امارت اسلامی بشنوند، دراین وطن برای ما جای نیست، در این وطن ما را نمیگذارند کار و غریبی کنیم.»
او در حالی که به سر و صورت خود دست میکشد و بغض گلونش را گرفته، میافزاید: «با این ریش سفید من از صبح تا شب، زیر آفتاب داغ نشستیم، ما را لتو کوب میکنید، مال من را میبرید، چرا؟ ما چه گناه کردیم؟»
ویدیویی دیگری نیز از منطقه «کوته سنگی» ضبط شده که دستفروشان از ظلم طالبان شکایت دارند. آنان در این ویدیو میگویند:«بهتر است ما را یکجایی بکشند، تا از این وضعیت و این زندگی نجات پیدا کنیم.»
یکی از آنان با گریه میگوید: « ۱۷۰ افغانی، جنس فروختیم، مجاهد[افراد طالبان] آمده من را محکم گرفته که باید ۲۰۰ افغانی بدهی در غیر آن از این ساحه برو، چند قنداق هم مرا زد.» او میافزاید:« وقتی گفتم ندارم هرچه دارم همین است، دو بوتل رنگ بوت را گرفت که هر کدامش ۵۰ افغانی قیمت داشت، برایش گفتم ۱۷۰ افغانی را گرفتی ۳۰ افغانی کمبود است، اما دو بوتل رنگ بوت، ۱۰۰ افغانی میشود، یک سیلی محکم دیگر به صورتم زد و گفت: گرفتی متباقی پول خود را یا دیگر هم بدهم برایت؟»
دست فروش دیگری که طالبان اجناسش را روی جاده ریخته اند، با گریه میگوید: «وقتی جواب سوال مجاهد را به فارسی دادم، قهر شد و هر چیزی که داشتم را از روی کراچی روی زمین ریخت و با قنداق تفنگ به پشت و کمرم کوبید.»
شماری از دوکانداران شهرکابل نیز از رشوه ستانی طالبان شکایت کرده میگویند، به بهانههای گوناگون از آنان پول گرفته میشود.
یکی از دوکاران که در منطقه قوای مرکز، به خبرگزاری پورانا میگوید که وقتی میخواهم چیزی بگویم و شکایت کنیم طالبان میگویند به رسانهها چیزی نگویید که«شکایت از حکومت اسلامی جرم است و مجازات میشوید.» این دوکاندار میافزاید:«کار کردن و نان پیدا کردن بسیار سخت شده است و هیچ کس در کار خود آرامش ندارد.»
سفیر پیشین ایران: در رابطه با طالبان تجدید نظر کنید، آنان قابل اعتماد نیستند

فداحسین مالکی، سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در کابل و عضو کنونی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران، خواستار تجدید نظر جدی در خصوص روابط با طالبان شده و گفته که آنان قابل اعتماد نیستند.
این عضومجلس شورای اسلامی، به مسعود پزشکیان، رییس جمهوری ایران گفته که«طالبان قابل اعتماد نیستند، اما برخیها به دنبال تطهیر این گروه هستند.»
روزنامه جمهوری اسلامی، به نقل از آقای مالکی نوشته که«طالبان همانطور که از حقابه هیرمند امتناع کرده و باعث خشکسالی وحشتناک و ایجاد چالشهای جدی برای مردم منطقه شده است، در موارد دیگر نیز قابل اعتماد نخواهند بود.»
آقای مالکی با کنایه به رییس جمهوری ایران گفته است که طالبان از«سرازیر شدن سیلاب طبیعی به عنوان حقابه ایران یاد کرده» و در دیگر مسائل نیز این احتمال وجود دارد.
فداحسین مالکی بین سالهای ۱۳۹۰ ۱۳۹۲ در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، سفیر ایران در کابل بود.
آقای مالکی یکی از منتقدان جدی سیاست همکاری و تعامل با طالبان است. او سال گذشته نیز در مورد تغییر سیاست ایران در قبال طالبان تا سطح بستن سفارت طالبان در تهران یا کاهش روابط سیاسی، اقتصادی و تجارتی با طالبان سخن گفته و بیان داشته بود که اینها گزینه هایی است که در شورای عالی امنیت ملی زیر بررسی قرار دارد.
با روی کارآمدن دولت جدید در ایران، آقای مالکی دوباره تلاشهای خود به منظور کاهش روابط با طالبان را از سر گرفته است.
جمهوری اسلامی ایران، برغم آنکه تا کنون طالبان را به عنوان دولت افغانستان به رسمیت نشناخته اما روابط دیپلماتیک گسترده با این گروه دارد. روابطی که همیشه با مخالفت حلقات قدرتمندی در دولت ایران نیز همراه بوده است.
به تازگی حسن کاظمی قمی، سفیر و نماینده ویژه ایران در امور افغانستان، از سیاستهای طالبان در خصوص مبارزه با تروریزم و اعمال تبعیض قومی انتقاد کرده بود که با واکنش طالبان مواجه شد.
روزنامه جمهوری اسلامی ایران یکی از رسانههای نزدیک به حاکمیت و از منتقدان سرسخت سیاست تعامل با طالبان است. این روزنامه بارها از مقامهای جمهوری اسلامی ایران خواسته است که در روابط ایران با طالبان تجدید نظر کنند. روزنامه جمهوری اسلامی همواره طالبان را تروریست خطاب میکند.
باغداران کاپیسا: امسال چهارمغز بیشتر داریم اما کممغز و کمخریدار

شماری از باغداران ولایت کاپیسا میگویند که امسال یک مقدارحاصلات چهارمغز افزایش یافته اما چهارمغزها نسبت به گذشته کممغزتر اند و خریدار نیز کمتر شده است.
شیرگل، یکی از باغداران شهرستان/ولسوالی نجراب ولایت کاپیسا، میگوید که حاصلات چهارمغز نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته اما بازار خوبی برای آن وجود ندارد.
اومیگوید«سالهای گذشته یک کیلو چهارمغز را ۲۰۰ افغانی میفروختیم، امسال یک کیلو را به ۱۵۰ افغای یا پایینتر میفروشیم، باز هم کسی نمیخرد.»
غلام درویش از باغداران شهرستان تگاب ولایت کاپیسا میگوید که امسال کیفیت چهارمغز یک مقدار پایین آمده و چهارمغزها مغزکمتری دارند. وی دلیل آن را کمبود آب و کودکیمیاوی میداند.
خواجه محمد یکی از باغداران شهرستان نجراب، میگوید که امسال حاصلات چهارمغز خوب بود اما چهارمغز مثل سالهای قبل مغز نداشت و دلیل آن کمآبی و آفت طبیعی بود.
وی میگوید که «امسال نتوانستیم کودکیمیاوی بخریم و به همین خاطر چهارمغزها خالی هستند.»
باغداران میگویند که در گذشته دولت با باغداران کمک میکرد اما حالا این کمکها صورت نمیگیرد و باغداران با مشکلات زیادی مواجه اند. به گفته آنان پایین آمدن محصولات باغداری به مشکلات افزوده است.
چهارمغز یکی از محصولات عمده کشاورزی در کاپیسا است. در شهرستانهای تگاب، نجراب، الهسازی و کوهبندها، محصول باغداری را عمدتاً چهارمغز تشکیل میدهد.
تأملی در مصاحبه قمی؛ مبارزه با تروریزم و مدیریت مهاجرت

منظور آقای قمی، این است که طالبان از تلاش برای برقراری تماس با کشورهای غربی که از نظر ایران و کشورهای منطقه فرامنطقه گرایی دانسته میشود، پرهیز کند و مطابق یک اجندای منطقه حرکت کند.
آقای قمی میگوید که نباید در مورد مهاجرین افغانستان از فرصت یا تهدید استفاده کرد بلکه باید همچون چالش به آن نگاه کرد. در اینجا به احتمال زیاد اشاره آقای قمی به دو دیدگاه خوش بینانه و بدبینانه در ایران در نسبت به مهاجرین است.