خبرگزاری پورانا نوشتههای برتر پیرامون مسائل مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و…را از صفحات اجتماعی گزینش و در بخش «نظرها» به نشر میرساند. مسوولیت نوشتهها بدوش نویسندگان است.
………………………………………………………………
ترور مفتی شاکر و موضوع عدالت قومی در پاکستان و افغانستان
شبی که گذشت در یک برنامه اسپس که شماری از نخبگان پشتون به مناسبت ترور مفتی منیر شاکر برگزار کرده بودند، اشتراک کردم.
من قبلا شناخت چندانی از مفتی شاکر نداشتم و فقط چند موضعگیری او را دیده بودم که از طا.لبان افغانستان بخاطر منع درس و تحصیل دختران انتقاد میکرد و این عملکرد آنان را فاقد مبنای شرعی میخواند. به همین دلیل مفتی شاکر در نظر من عالم دینی محترمی بود که در برابر ظالمان میایستاد و حرف حق و درست را به زبان میآورد و برای دختران محروم شده از تحصیل دادخواهی میکرد.
از لابلای بحثهای اشتراک کنندگان برنامه و بازنشر صحبتهای مفتی شاکر، شناخت بیشتری از او حاصل کردم. در بخش از صحبتهایی که از مفتی شاکر بازنشر شد، او میگوید: من اول مسلمانم، دوم پشتونم و سوم پاکستانیام.
این قسمت از صحبتهای مفتی شاکر از این جهت برای من جالب بود که معمولا علمای دینی، موضعگیریهای قومی ندارند و هرگونه بحث قومی را در تضاد با ارزشهای دینی عنوان میکنند و موجب خروج از دین میدانند. اما مفتی شاکر به این حد از درک رسیده بوده که میدانست دین در تضاد با ارزشهای قومی اقوام قرار ندارد و دفاع از قوم و از هویت قومی، به ویژه آنکه قوم منتسب به شما تحت ظلم و ستم قرار داشته باشد، با ارزشهای دینی در تنافی نیست. این به نظرم نشانه فهم و درک عمیق از دین و از موقعیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسیای که یک عالم و مبلغ دینی در آن زندگی میکند. به قول دکتر شریعتی، چنین آدمهایی را میتوان روشنفکر به معنای واقعی گفت زیرا که ربط و مناسبت شان را با زمانهای که در آن زندگی میکنند میدانند و نسبت به سرنوشت مردمی که از جیب آنان تغذیه میکنند، بیتفاوت نیستند.
مفتی شاکر در چند صبحتی که از او در برنامه شب گذشته بازنشر نشد، به صراحت از سیاستهای تبعیضگرایانه حکومت و ارتش پاکستان انتقاد میکند و خطاب به پشتونها میگوید که بیدار و آگاه شوید و متوجه باشید که تحت نام دین و مذهب شما را اغفال نکنند و حق و حقوق تان را زیرپا نکنند. او به درستی درک کرده بوده که چگونه حاکمیتهای استبدادی در منطقه ما بوسیله دین مردم را اغفال میکنند و دین را وسیله سرکوب خواستهها و مطالبات برحق اجتماعی میکنند. به همین دلیل بوده که پشتونهای آگاه برای او حرمت زیادی قایل بوده و لباس دینی او باعث نشده بود تا مردم مثل بسیاری از علمای دینی پروژهای دیگر از او فاصله بگیرند. براساس روایتها و حکایتهایی که از او در برنامه شب گذشته شد، او نه تنها یک مبلغ دینی آگاه و متبحر بود، بلکه یک مبارزه راستین راه حق و عدالت نیز بود و برای احقاق حقوق پشتونها در پاکستان مبارزه میکرد.
در برنامه شب گذشته، نخبگان پشتون که بیشترینه سکولار به نظر میرسیدند، گفتند که طالبان افغانستان و علمای دینی استخباراتی پاکستان و تکفیریها از مرگ مفتی شاکر بسیار خوشنودند، زیرا او کسی بود که مزدور کدام سازمان جاسوسی نبود و برای مردم آگاهی خلق میکرد و این آگاهی هم برای ملاهای مفتخوار استخباراتی مایه کساد بازار بوده و هم برای حاکمیت پاکستان که از غفلت و بیخبری و دینزدگی پشتونها به نفع تداوم سلطه خویش بر این قوم استفاده میکرد.
به من هم فرصت دادند تا در این برنامه صحبت کنم. من گفتم که کشورهای قدرتمند استعماری امروزه از اسلام سیاسی همچون یک پروژه برای تامین مقاصد ژیوپولیتک استفاده میکنند و گروههای تندرو و تکفیری و خشونتورزی مثل طا.لبان و دا.عش و القاعده و …را تحت حمایت استخباراتی گرفته و برای ایجاد ناامنی، آشوب، سرکوب و پسماندگی جوامع اسلامی استفاده میکنند. گفتم که به نظر من راه حل این است که در قدم اول همه به یک صدا به افراطیت نه بگوییم و در قدم دوم اقوام باید همدیگرپذیری را تقویت نموده و تبعیض قومی را کنار بگذارند تا بتوانند مالک و حاکم سرزمینهای خود شوند و از تطبیق پروژههای استخباراتی بیرونی جلوگیری کنند. گفتم، تا زمانی که این دو اتفاق نیافتد، غایله ایجاد گروههای اسلامگرای خشونتورز تحت لوا و داعیه ایجاد حکومت اسلامی پایان پیدا نخواهد کرد و علمای واقعی بیطرف و بیرون از پروژه و مردمگرا و عدالتباور به تدریج حذف خواهند شد و ما مانع این روند شده نمیتوانیم.
نکته قابل یادآوری مرتبط به این بحث این است که ما اقوام غیرپشتون در افغانستان به وضعیت مشابه آنچه پشتونهای پاکستان از آن شکایت دارند، سردچار هستیم. اگر پشتونها در پاکستان از ظلم و ستم سیستماتیک پنجابیها شکایت دارند و مدعیاند که حکومت مرکزی پاکستان به هر وسیلهای از جمله دین و مذهب برای سرکوب اقوام غیرپنجابی در پاکستان استفاده میکند، ما هم حرف ما این است که حاکمیتهای پشتونیستی، با افکار قومی به هر وسیله ممکن اقوام غیرپشتون را سرکوب میکنند و عمدهترین وسیله اکنون دین است که گروهی به نام طا.لبان به استفاده از آن برنامه حذف اقوام غیرپشتون را پیش میبرند.
اما درد اصلی ما(تاجیکها) این است که ملاهای بیاعتنا به قوم و هویت در میان ما در اکثریت قرار دارند. بسیار کم عالم دینی تاجیک داریم که مثلا مثل مفتی شاکر، مسایل قومی را درک کند و به این درک رسیده باشد که عالم دین بودن و دینورزی به این معنا نیست که شما به سرنوشت قوم تان بیتفاوت باشید و هر ظلم و ستمی که بر مردم تان میرود را نادیده بگیرد و چه بسا که آن را تحت نام تضاد با اعتقادات دینی توجیه کنید. در برنامه شب گذشته، نخبگان پشتون حرف شان این بود که در میان پشتونها ملاهایی که مردم را به دوری از آگاهی قومی دعوت میکنند و آگاهی قومی را تعصب میخوانند و ضد دینی معرفی میکنند زیاد است و این ملاها همه از سوی استخبارات پاکستان ماموران به پخش و نشر چنین باوری شدهاند. متاسفانه که در این زمینه وضعیت تاجیکها حتا وخیمتر از پشتونها است. برای همین است که آگاهان و نخبگان فرهنگی تاجیک همیشه از سوی علمای دینی تاجیک تفکیر میشوند. مردم عام که درک چندانی از مسایل ندارند و نمیدانند که حقوق شان از سوی چه کسانی و چگونه زیر پا میشود، بیشتر از همه تحت تاثیر تبلیغات ملاها قرار دارند و این تاثیر متاسفانه به این معناست که مردم باید چشم خود را از حق و حقوق خود بپوشند. نفع این وضعیت را نه ملای قریه میبرد و نه دین، بلکه نفع آن را حاکمیت ظالم و جبار قومی-دینی میبرد که دین را وسیله تحمیق مردم و وسیله سرکوب و اغفال آنان ساخته است
…………………………………………………
نویسنده: نورالله ولیزاده، روزنامهنگار
برگرفته شده از: صفحه فیسبوک نورالله ولیزاده