در حالی که برخی از فرمانها و اوامر ملاهبتالله آخوندزاده با مخالفت علمای دینی و حتا برخی از مقامهای طالبان مواجه شده و فاقد مبنای شرعی خوانده شده، وی در تازهترین اظهاراتش در دانشگاه کندهار گفته است که تمام فرمانهایش «دستورات الهی و قرآن» است.
وزارت تحصیلات عالی حکومت خود خوانده طالبان روز چهارشنبه، ۲۴ دلو/بهمن، در خبرنامهای گفته است که ملا هبتالله آخوندزاده رهبر طالبان با دانشجویان دانشگاه کندهار دیدار داشته و ضمن تاکید بر ضرورت رشد و توسعه علمی دانشگاهها، از دانشجویان خواسته که در جهت فراگیری علوم عصری و علوم دینی همزمان تلاش کنند.
طبق خبرنامه، رهبر طالبان گفته است که «هر فرمان با مشوره علمای کرام از قرآن و حدیث گرفته شده که اوامر خداوند متعال است.»
براساس یکی از فرمانهای ملاهبتالله، دختران افغانستان از ادامه درس در مقطع بالاتر از کلاس/صنف ششم مکتب منع شدند. وی در فرمان دیگری، دانشگاهها را بر روی دختران بست. در آخرین مورد، فرمان رهبر طالبان که به حوزه آموزش و تحصیل مرتبط میشد، فرمانی است که براساس آن نهادهای تحصیلی پزشکی برای زنان و دختران بسته شد. این فرمانها نه تنها که با مخالفت علمای دینی غیرطالب مواجه شده بلکه شماری از مقامهای طالبان نیز آن را فاقد مبنای شرعی خوانده و بیعدالتی در حق ۲۰ میلیون زن و دختر افغانستان عنوان کردهاند.
در گذشته نیز شماری از مقامهای طالبان(از جمله وزیر تحصیلات و وزیر امر به معروف این گروه) اوامر ملاهبتالله را اوامر خدا خوانده و بر اطاعت بیچون و چرا از آن تاکید کردهاند.
این اظهارات ملاهبتالله پس از آن بیان شده که در روزهای اخیر، شماری از مقامهای طالبان از اوامر و دساتیر او انتقاد کردهاند. انتقادهایی که به باور آگاهان، به تشدید اختلافها، فرار شماری از مقامهای طالبان از کشور و جابجایی برخی از مقامهای طالبان در سمتهای حکومتی شان منجر شده است.
ناظران میگویند که اظهارات اخیر رهبر طالبان، بازتاب نگرانیهای او در مورد چالشهایی است که از عدم تمایل مقامهای این گروه به اطاعت بیوچون و چرا از اوامر رهبر ناشی میشود.
اظهارات اخیر رهبر طالبان در باره اهمیت علم و دانش، همچنان در حالی بیان میشود که روز گذشته وی دستور جابجایی برخی از مقامهای طالبان از جمله معاون علمی وزارت تحصیلات عالی را صادر کرد. در این دستور، لطفالله خیرخواه معاون علمی وزارت تحصیلات عالی به حیث آمر نظارت بانک مرکزی مقرر شده است.
برخی از کاربران شبکههای اجتماعی نزدیک به طالبان، لطفالله خیرخواه را یک شخص مسلکی و متعهد به پیشرفت علمی دانشگاهها خوانده و برکناری او را از سمت معاونیت علمی وزارت تحصیلات عالی، ضربه کاری به این وزارت و روند رشد علمی دانشگاهها خواندهاند.
یکی از کاربران نوشته که با رفتن آقای خیرخواه از وزارت تحصیلات عالی، عملاً تمام امور این وزارت به دست افراد غیرمسلکی و فاقد تعهد به رشد علمی کشور افتاده است.
گفتنی است که ندا محمد ندیم وزیر تحصیلات عالی طالبان که گفته میشود از افراد نزدیک به ملاهبتالله است، از جمله کسانی است که دیدگاههای افراطی ضد توسعه علمی دارد. او باری گفته بود که سویه علمی برای طالبان مهم نیست بلکه باید طالبان براساس معیارهای جهادی در پستهای مهم دولتی گماشته شوند و سوال داشتن مدرک تحصیلی در باره آنان نباید مطرح شود. او گفته بود که سویه علمی طالبان باید به این معیار سنجیده شود که آنان چند ماین ساختهاند و چند هدف دولتی را منفجر کردهاند.
با این حال، هرچند اظهارات اخیر هبتالله طوری تعبیر شده که وی همچنان بر اجرای بیقید و شرط اوامرش و اطاعت بیچون و چرا از آن تاکید مجدانه دارد و به مخالفان و رقبای درونیاش، اعلام میدارد که مخالفت و چون و چرا را برنخواهد تابید و با مخالفان و منتقدان برخورد جدی خواهد شد؛ اما با نگاهی ظریفتر میتوان دریافت که در اظهارات اخیر هبتالله نوعی نرمش و سازش و القای عقبنشینی از مواضع تند گذشته نیز دیده میشود.
اظهارات اخیر هبتالله که بیش از آنکه جنبه علمی و آکادمیک داشته باشد، جنبههای سیاسی آن برجسته است. نکته قابل تأملی که در اظهارات اخیر هبتالله نهفته است، این است که وی در این اظهارات به زبانی حرف میزند که نشان دهد مخالف علم و دانش و پیشرفت و ترقی کشور نیست و به سرنوشت مردم نیز بیپروا نیست. آنجا که گفته به مسوولان وزارت تحصیلات عالی دستور داده که استادان خارجی استخدام کنند و هرچه معاش خواستند، بپردازند، در واقع به مقامهای طالبان پیام داده که برای رشد علمی کشور و جامعه تعهد و دیدگاه دارد. این چیزی است که برخی از مقامهای طالبان نسبت به آن شک و تردید دارند و بر اساس همین شک و تردید، اطاعت از هبتالله را زیر سوال بردهاند.
به گونه نمونه، عباس استانکزی معاون سیاسی پیشین وزارت امور خارجه طالبان که پس از انتقادش از ملاهبتالله مجبور به ترک افغانستان شد، در اظهارات بعدی خود خطاب به طالبان گفت که«نباید به خاطر ملاهبتالله وطن را خراب کنیم.» این اظهارات آقای استانکزی در واقع حاوی این پیام است که اطاعت از هبتالله به معنای سهمگیری در خرابی کشور است. زیرا هبتالله دساتیری صادر میکند که اطاعت از آن باعث خرابی وطن خواهد شد. از جمله همین فرمان منع آموزش دختران که منجر به عقبماندگی فکری و فرهنگی جامعه میگردد.
در واقع هبتالله در اظهارات اخیرش، بیشتر از در دلجویی وارد شده و تلاش کرده تا همزمان با اینکه فرامین خود را فرامین خدا و رسول بخواند، این تلاش را هم به خرچ داده که به طالبان بگوید که مانع توسعه و پیشرفت کشور و مخالف علم و دانش و به ویژه علوم عصری نیست. به عبارت دیگر، این بخش از سخنان هبتالله بیشتر دلجویانه است و لحن آشتیجویانه دارد که البته از نگرانیهایش در مورد اطاعت طالبان از اوامرش سرچشمه میگیرد. او به طالبان میگوید که تحت تاثیر صحبتهای مخالفانش در درون طالبان قرار نگیرند و به اطاعت از وی ادامه دهند.
اینکه هبتالله دانشگاه را برای بیان این اظهارات خود انتخاب کرده، نیز حاوی پیام نمادین است. هبتالله کسی است که سرسازگاری چندانی با دانشگاه ندارد و دانشگاه را در تضاد با مدرسه دینی میداند که افکار جوانان را منحرف میکند. میتوان گفت که حضور هبتالله در دانشگاه و ایراد سخنانی بیشتر دلجویانه، حاکی از قرار گرفتن او در یک موضع ضعیف و دفاعی است. تحولات هفتههای اخیر که بسیاریها آن را زلزله سیاسی در زمین طالبان تعبیر کردهاند، رهبر طالبان را به ترس و تشویش در مورد عواقب دساتیر اطاعتناپذیرش کشانده است.
ناظران به این باوراند که طالبان با یک دندگی ملاهبتالله به یک بن بست جدی درونی مواجه شدهاند و اگر هبتالله کوتاه نیاید، روند فروپاشی درونی این گروه تشدید خواهد شد که این امر در کنار فشارهای خارجی، عمر حاکمیت طالبان را کوتاهتر از آنچیزی خواهد کرد که تا کنون تصور میشود.
با این حال، اظهارات اخیر هبتالله، نشانههایی از تضرع و تزلزل در مواضع سفت و سخت رهبر طالبان را در خود دارد. اینکه آیا این میتواند آغاز روند تغییرات اساسی در تفکر و رویکردهای رهبر طالبان باشد یا خیر، سوالی است که پاسخ آن را گذشت زمان خواهد داد. میتوان فرض کرد که رهبر طالبان در یک رویکرد تاکتیکی برای آرام کردن آشفتگی درونی، نشان میدهد که حاضر به کوتاه آمدن و عقبنشینی است. تاکتیکی دانستن این رویکرد به این معنا است که در صورت عبور از تنگنای کنونی، احتمال برگشت رهبر طالبان به مواضع قبلی وجود دارد. سادهلوحانه مینماید که این اظهارات رهبر طالبان را روندی در نظر بگیریم که به تدریج او را به تن دادن به واقعیتهای عینی جامعه و مطالبات مردمی و جهانی میکشاند.
تا حدی میتوان گفت که این رویکرد رهبر طالبان یک رویکرد یا ترفند شناخته شده هم است. در اوایل برگشت دوباره طالبان به قدرت، رهبر طالبان سخن از عفو عمومی گفت و تا حد زیادی این گروه رفتار نرم را در پیش گرفت تا این ذهنیت را القا کند که تغییر کرده اما به تدریج و با استحکام مواضع، به عقب برگشت و سیاستهای سختگیرانه بیست سال پیش خود را از سر گرفت. درست این است که فرض کنیم، رهبر طالبان با توجه به شرایط دشوار کنونی، دوباره به استفاده از این ترفند روی آورده است.
نویسنده: بهرام بهین