خبرگزاری پورانا

PNA

طالبان: ما توانستیم به کمک پاکستان به قدرت برسیم، دیگران نمی‌توانند!

مهم ترین خبر های هفته

تحلیل های داغ هفته

ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان، روز دوشنبه، ۱۵دلو/بهمن، مدعی شد که رهبران پیشین جهادی در ترکیه با نمایندگان سازمان استخبارات پاکستان-آی‌اس‌آی، دیدار کرده‌اند.
سخنگوی طالبان گفت سیاستمداران پیشین نمی‌توانند به کمک پاکستان به قدرت برگردند.
ذبیح‌الله مجاهد در یک برنامه اسپیس گفت:«اگر این معلومات درست باشد، به این معناست که این چهره‌ها حواس‌شان را از دست داده‌اند، زیرا حتی یک کودک هم چنین کاری نمی‌کند. وی افزوده که چطور رهبرانی که عمرشان را در سیاست گذرانده‌اند، به چنین دیداری حاضر می‌شوند؟»
وی تصریح کرده که «این رهبران ۲۰ سال ما را به وابستگی به پنجاب متهم می‌کردند و علیه ما جنگیدند. هرچه می‌گفتیم قبول نمی‌کردند و ما را پاکستانی می‌خواندند. حالا خودشان به دامن آی‌اس‌آی افتاده‌اند تا دوباره برگردند.»
مجاهد در ادامه گفت:«حالا به کمک آی‌اس‌آی می‌آیید و نظام را سرنگون می‌کنید، تحول می‌آورید و انتخابات برگزار می‌کنید؟ چنین آرزویی خواب و خیال است.»
سخنگوی طالبان افزوده که این افراد حتی با حمایت استخبارات غرب نتوانستند موفق شوند، حالا فکر می‌کنند با حمایت آی‌اس‌آی می‌توانند بازگردند.
او چنین نشست‌هایی را شرم‌آور خواند و افزود که رهبران سیاسی خوب می‌دانند که آی‌اس‌آی در گذشته با آنها چه کرده و حالا چه خواهد کرد.
چند نکته در باره اظهارات سخنگوی طالبان قابل یادآوری است:
۱- ترس، نگرانی و خشم
هرچند سخنگوی طالبان در این گفت‌وگو تلاش کرد تا موضوع را با خون‌سردی مطرح کند و با لحن تمسخرآمیز به سوال‌ها در این خصوص پاسخ دهد، اما نشانه‌های واضحی از ترس، نگرانی و خشم در اظهارات او به چشم می‌خورد. این‌که رفتار مخالفان را کودکانه و شرم‌آور بخوانید، نشانه خشم و نگرانی است. خشم و نگرانی برخاسته از ترس. طالبان در گذشته در برابر همچو خبرهایی، سکوت می‌کردند و طوری رفتار می‌کردند که انگار نیازی به واکنش نیست. آن رفتار موقرانه و مبتنی بر قدرت و تسلط بر خویشتن بود. اما در سخنان اخیر سخنگوی طالبان دیده می‌شود که واکنش تند و خشم‌گینانه است. این خود گویای آن است که طالبان موضوع را جدی گرفته و از ارتباط مخالفان شان با پاکستان احساس خطر می‌کنند.
۲- مقایسه طالبان و رهبران مخالف طالبان
سخنگوی طالبان، در بخشی از سخنانش طالبان را با مخالفان این گروه از نقطه نظر روابط و حمایت پاکستان مقایسه می‌کند. در اینجا، او به وابستگی طالبان به پاکستان و آی اس آی اعتراف می‌کند و آن را از زبان مخالفان بیان می‌کند. می‌گوید ما را پاکستانی می‌گفتند و متهم به وابستگی به پنجاب می‌کردند اما حالا خود شان از طریق پاکستان می‌خواهند به قدرت برگردند.
مقایسه سخنگوی طالبان نادرست است. درست است که رهبران جهادی افغانستان را پاکستان در زمان جهاد حمایت می‌کرد و حالا نیز پاکستانی‌ها در تلاش اند تا با رهبران جهادی مخالف طالبان ارتباط برقرار کرده و آنان را حمایت کنند تا علیه طالبان بجنگند. اما تفاوت‌های اساسی و بنیادی در این زمینه وجود دارد. نقش پاکستان در نسبت به طالبان، نقش ایجادگر است. یعنی طالبان را پاکستان ایجاد کرد. اما مجاهدین را پاکستان ایجاد نکرد بلکه آنان را حمایت کرد. بین این دو موضوع تفاوت زیادی وجود دارد. مجاهدین براساس ضرورت زمان(استبداد بی رحمانه رژیم حاکم در آن زمان و اشغال کشور توسط یک نیروی خارجی) در یک حرکت خودجوش مردمی از سوی دانشگاهیان و مبارزین ملی ایجاد گردیدند. مجاهدین پس از آنکه فضا در داخل کشور برای فعالیت شان تنگ شد به پاکستان پناهنده شدند و پاکستان نیز آنان را مورد حمایت قرار داد. اما طالبان را پاکستانی‌ها براساس یک طرح و برنامه از قبل تعیین شده برای تحقق اهداف استراتیژیک خود ایجاد کردند. طالبان در بیرون از کشور از سوی یک کشور بیرونی ایجاد شدند و مثل یک نیروی خارجی برای درهم کوبیدن نیروهای داخلی با حمایت خارج گسیل شدند. بنابراین طالبان نمی‌توانند خود را با مجاهدین مقایسه کنند. کما این‌که طالبان برای سرکوب مجاهدین و برباد دادن دستآوردهای جهاد و مبارزه مردم افغانستان در برابر اشغال ایجاد شدند. وقتی مجاهدین از پاکستان حرف شنوی نکردند، پاکستان گروهی را به نام طالبان ایجاد کرد تا مجاهدین را سرکوب کند. یعنی از نظر نزدیکی و اعتماد و وابستگی، طالبان نیرویی به مراتب وابسته تر، معتمدتر و مزدورتر به پاکستان بود. رابطه مجاهدین و پاکستان رابطه افقی بود اما رابطه طالبان و پاکستان رابطه عمودی.
۳- زیر سوال بردن توانایی پاکستان در به قدرت رسانیدن یک گروه در افغانستان

نکته دیگری که در اظهارات سخنگوی طالبان قابل تأمل این است که او توانایی پاکستان در به قدرت رسانیدن گروه/گروه‌هایی را در افغانستان زیر سوال می‌برد. در اینجا نیز سخنگوی طالبان چشم خود را به توانایی‌های پاکستان می‌بندد که خودش نیز از چنین اغماضی آگاه است. طالبان بیش از هر کس دیگری می‌دانند که پاکستان توانایی زیادی در به قدرت رسیدن گروه‌ها در افغانستان دارد. نمونه واضح آن بازهم خود طالبان است. طالبان به کمک پاکستان به قدرت رسید. این گروه به کمک پاکستان، توانست که در بیست سال حضور نظامی ناتو در افغانستان خود را از حملات ناتو در امان نگهدارد و به تجدید قوا بپردازد. طالبان در دور دوم نیز به کمک پاکستان به قدرت رسیدند.
اگر به تاریخ پنجاه سال اخیر افغانستان نگاهی بیاندازیم، می‌بینیم که در طی این مدت چندین رژیم در افغانستان روی کار و سرنگون شده که در همه نقش پاکستان برجسته بوده است. حکومت کمونیستی تحت‌الحمایه شوروی در افغانستان به کمک مستقیم پاکستان سرنگون شد. حکومت مجاهدین به رهبر استاد ربانی به کمک پاکستان و بوسیله طالبان مجبور به عقب نشینی از کابل شد. در روی کارآمدن حکومت تحت‌الحمایه امریکا نیز پاکستان نقش بازی کرد و کرزی و غنی دو رییس جمهور امریکایی بارها دست به دامان پاکستان شدند تا امنیت و ثبات را برای شان فراهم کند. دوباره، طالبان به کمک پاکستان به قدرت برگشتند.
دلایل زیادی به توانایی پاکستان در ایجاد تحولات بزرگ سیاسی معطوف به تغییر رژیم در افغانستان می‌توان برشمرد. از آن جمله، به پنج مورد اساسی می‌توان اشاره کرد: یک، نفوذ گسترده اطلاعاتی و اشراف پاکستان به مسایل پیچیده اجتماعی و سیاسی در افغانستان. دو، وابستگی اقتصادی افغانستان به پاکستان از نقطه نظر اینکه افغانستان محاط به خشکه است و پاکستان به دلیل دراختیار داشتن راه‌آبی به بحر می‌تواند در افغانستان اعمال نفود و قدرت داشته باشد. سه، مرز طولانی با افغانستان که به پاکستان قدرت مانور بیشتری را در مدیریت اوضاع افغانستان می‌دهد. چهار، قدرت نظامی پاکستان به عنوان یک کشور اتمی. پنج، روابط استراتیژیک پاکستان به قدرت‌های غربی که همیشه از آن در اعمال سلطه بر افغانستان استفاده می‌کند.
۴- زیر سوال بردن توانایی رهبران جهادی مخالف طالبان در جنگ با این گروه
سخنگوی طالبان در این گفت‌وگو تلاش می‌کند که رهبران جهادی مخالف این گروه را ناتوان و نادان معرفی کند. البته این یک امر طبیعی است که شما دشمن خود را تحقیر کنید و ناتوان معرفی کنید. اما واقعیت چیز دیگری است. طالبان به توانایی رهبران مخالف خود آگاه هستند. همین مارشال دوستم و محمد محقق را اگر مثال بگیریم، ۲۵ سال پیش ضربات مهلکی بر طالبان وارد کردند و در فرآیند سقوط و سرنگونی طالبان نقش مهمی بازی کردند. آنان از حمایت‌های بخشی از مردم افغانستان برخوردار هستند. اگر این رهبران از سوی یک کشور مورد حمایت قرار گیرند، توان بسیج مردمی بالایی دارند و می‌توانند سلطه طالبان بر بخش‌های وسیعی از افغانستان به چالش بکشند.
۵- چشم‌پوشی از ضعف‌ها وچالش‌های موجود فرا راه دوام حاکمیت طالبان
نکته دیگری که سخنگوی طالبان آن را مورد اغماض قرار می‌دهد، وضعیت نامساعدی کنونی است که این گروه با آن مواجه است.قطع کمک‌های امریکا، صدور حکم بازداشت رهبران طالبان از سوی محکمه بین‌المللی، تقابل جدی پاکستان با طالبان، افزایش نارضایتی عمومی بخاطر فقر، بیکاری و محرومیت از آموزش، اختلاف‌های ذات‌البینی طالبان، ناتوانی طالبان در مهار گروه‌های مختلف تروریستی، نگرانی فزاینده کشورهای همسایه از وضعیت موجود، مهاجرت گسترده شهروندان که کشورهای منطقه را به ستوه آورده و فقدان ظرفیت‌های مسلکی طالبان در پیشبرد بهینه امور کشور، از عمده‌ترین چالش‌هایی است که طالبان به عنوان حاکمان با آن مواجه‌اند و توانایی این گروه در مهار این چالش‌ها نزدیک به صفر است. هر حاکمیتی جای طالبان باشد، با این موانع ومشکلات و چالش‌ها روبرو است اما طالبان به این دلیل مشکلات شان بیشتر است که حمایت و محبوبیت مردمی ندارند و منطقه و جهان را نیز علیه خود برآشفته‌اند.
خلاصه حرف‌های سخنگوی طالبان این است که ما توانستیم به کمک پاکستان به قدرت برسیم اما دیگران نمی‌توانند. بیان چنین موضعی از زبان سخنگوی طالبان یک امر طبیعی است اما واقعیت چیز دیگری است. واقعیت این است که توانایی پاکستان در تغییر رژیم‌ها در افغانستان انکارناپذیر است و این توانایی امروزه به این دلیل بیشتر قابل محاسبه است که طالبان هم خود از درون با خطر فروپاشی مواجه هستند و هم سطح نارضایتی و نفرت مردمی از این گروه در بالاترین حد قرار دارد. پاکستانی‌ها به خوبی از ضعف‌های طالبان آگاه‌اند و حتا بخش‌های زیادی از طالبان تحت نفوذ پاکستان قرار دارد و به دستور این کشور حاضر به قیام علیه رهبری خود هستند.

به نظر نمی‌رسد که سخنگوی طالبان این مسایل را نداند. بلکه دانستن همین واقعیت است که او را برآشفته و این برآشفتگی در توهین و تحقیر مخالفان آشکار است.

سایر مقالات پیشنهادی پـــــــــورانا

عضویت در خبر نامه پورانا

جهت عضویت در خبر نامه فرم زیر را پر نمایید.