خبرگزاری پورانا

PNA

تأملی در مصاحبه قمی؛ مبارزه با تروریزم و مدیریت مهاجرت

مهم ترین خبر های هفته

تحلیل های داغ هفته

خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران-ایرنا، به تاریخ ۹میزان/ ۱۴۰۳ گفت‌وگوی ویژه با حسن کاظمی قمی سفیر و نماینده ویژه ایران برای افغانستان را منتشر کرد که از جهات زیادی با اهمیت و قابل تأمل است. آقای قمی یک دیپلمات برجسته و با صلاحیت ایرانی در افغانستان است و به مقتضای کارش و با توجه به اینکه روابط ایران و طالبان متزلزل و حساس است، برخی مسایل را به زبان دیپلماتیک بیان می‌کند. در عین حال، برخی از نکاتی را که آقای قمی به عنوان تحلیل یا دیدگاه شخصی خود در مورد تحولات و مسایل افغانستان مطرح می‌کند، نیاز به توضیح و تصحیح و تشریح دارد که کوشش می‌شود، به آن پرداخته شود. در واقع این مصاحبه آقای قمی به موضوعات مختلف و متنوعی در مورد سیاست‌های طالبان در بعد خارجی، داخلی و برخی از مسایل مهمی که تا کنون نگاه تحلیلی و عمیق به آن نشده پرداخته است.

واحد سیاسی خبرگزاری پورانا تبصره‌هایی به این گفت‌وگو می‌نگارد تا نکات مبهم آن برای خوانندگان روشن‌تر شود.

روش کار این است که هر پرسش و پاسخ این گفت‌وگو به صورت مجزا مورد تجزیه-تحلیل قرار می‌گیرد. ابتدا هر پرسش و پاسخ بدون دخل و تصرف، آورده می‌شود و سپس پیرامون آن تبصره‌نگاری می‌شود.

………………………………………….

قسمت دوم:

 

سوال ایرنا:

خبرنگار ایرنا در ادامه پرسش قبلی(که در نوشته قبلی به آن پرداخته شد) در مورد چگونگی مبارزه با تروریزم از آقای قمی می‌پرسد:

راهکار مشخصی برای این موضوع وجود دارد؟

پاسخ قمی:

به یقین بازگشت به نظام و ترتیبات امنیت منطقه‌ای و همکاری برای امنیت جمعی با برداشتن گام‌های عملی و بدون تبعیض و تمایز در قبال این ۲۰ و اندی سازمان و ساختار تروریستی و تجزیه‌طلب که سازمان ملل می‌گوید در خاک افغانستان هستند، راهکار عبور از این مانع است.

تبصره:

در این پاسخ آقای قمی، آنچه نیاز به توضیح دارد، «نظام و ترتیبات امنیت منطقه‌ای» است. تا کنون درمنطقه نظام و ترتیبات امنیتی خاصی وجود ندارد که مثلا طالبان از آن خارج شده باشد حالا برگردد. اگر منظور آقای قمی، سازمان همکاری‌های شانگهای یا سازمان پیمان امنیت جمعی در آسیای میانه باشد، بحث جدا است اما کدام نظم امنیتی منطقه‌ای که افغانستان عضویت آن را داشته باشد طالبان از آن خارج شده باشند، وجود ندارد. به احتمال زیاد منظور آقای قمی، این است که طالبان از تلاش برای برقراری تماس با کشورهای غربی که از نظر ایران و کشورهای منطقه فرامنطقه گرایی دانسته می‌شود، پرهیز کند و مطابق یک اجندای منطقه حرکت کند. ایران در دو سال اخیر چندبار از تشکیل گروه تماس منطقه‌ای برای حل معضل افغانستان سخن گفت اما طالبان چندان از آن استقبال نکردند. ایران می‌خواهد از طریق تشکیل گروه تماس منطقه‌ای ابتکار عمل در حل بحران افغانستان را به عهده گیرد که کشورهای غربی آن را قبول ندارند.

آقای قمی در این قسمت باز هم قید تجزیه طلب را به پسوند نام گروه‌های تروریستی اضافه می‌کند که احتمالا منظورش گروه‌های مسلح بلوچ باشد.

نکته دیگر در این پاسخ، ارجاع نماینده ویژه ایران به سازمان ملل است. او موجودیت گروه‌های تروریستی در افغانستان را مستند به گزارش سازمان ملل می‌کند. انگار خودش در این زمینه آمار تایید شده ندارد یا نمی‌خواهد چنین ادعایی از سوی ایران صورت گیرد.

سوال ایرنا:

اگر چنین نشود، نتیجه چه خواهد شد؟

پاسخ آقای قمی:

خوش‌بینانه‌ترین ارزیابی‌ها آن است که به مرور زمان داعش خراسان آنها را جذب خواهد کرد.

تبصره:

منظور آقای قمی در اینجا از آنها، گروه‌های تروریستی‌ای است که از طالبان توقع می‌رود یکسان با آنان مبارزه کند. این در حالی است که اخیرا مقام‌های طالبان از ایجاد مراکز آموزشی داعش در پاکستان خبر داده اند.

سوال ایرنا:

و نظر بدبینانه؟

پاسخ قمی:

 برخی از آنها با انجام عملیات در خاک همسایگان به فروپاشی روابط منطقه‌ای می‌اندیشند تا با درگیر ساختن حکومت سرپرست با همسایگان و دیگر کشورها شرایط را حاد کنند. حملۀ هفته اخیر افراد ناشناس به کاروان دیپلمات‌های روسیه، ازبک، ترکمن، قزاق، اندونزی و چند کشور دیگر که در خیبرپختنونخواه پاکستان روی داد و هیچ گروهی مسوولیتش را نپذیرفت را می‌توان یک نمونه دانست که در صورت موفقیت عوامل این اقدام تروریستی، نتیجه می‌توانست موجب تنش در روابط میان حکومت سرپرست با روسیه و ازبکستان، ترکمنستان و قزاقستان شود.

تبصره:

ارزیابی بدبینانه این است که گروه‌های مختلف تروریستی موجود در افغانستان به کشورهای همسایه و منطقه حمله کنند. انگار نماینده ویژه ایران از اینکه گروه‌های تروریستی جذب داعش خراسان شوند، چندان نگران نیست بلکه نگرانی‌اش این است که این گروه‌ها علیه کشورهای منطقه اقدام نکنند. اقدامی که می‌تواند سبب بروز تنش میان کشورهای منطقه و طالبان شود.

خلاصه حرف آقای قمی در مورد دورنمای فعالیت گروه‌های تروریستی این است که یا آنان جذب گروه داعش شده و خطر جدی به دوام حاکمیت طالبان ایجاد می‌کنند، یا به کشورهای منطقه حمله میکنند که در این صورت رابطه طالبان با کشورهای منطقه خراب می‌شود که البته این خطر دیگری برای دوام حاکمیت طالبان خواهد بود.

سوال ایرنا:

یک مساله تازه که در میانه تهدید و فرصت نزد افکار عمومی ایران بالا گرفته است، موضوع افغانستانی‌هایی است که در ایران بسر می‌برند. چرا این مساله اوج گرفت و سیاست ایران در برابر آنانی که اکنون کمیتی میلیونی گرفته‌اند، چیست؟

پاسخ قمی:

توجه باید داشت که افراد مقیم در ایران بیشتر مردمانی بودند که تعلق به مناطق شمالی و اقلیم فارسی‌زبانان و فارسی‌گویان افغانستان داشتند. آنان برای سال‌ها در ایران زیسته بودند و با شرایط اجتماعی ایران همراهی نشان می‌دادند، لیکن از اواسط سال ۱۳۹۹ که شرایط اقتصادی در پاکستان دچار مشکل شد، بخشی از جمعیت افغانستانی‌های مقیم که در پاکستان بسر می‌بردند و عموماً پشتو زبان بوده و برای بیش از یک قرن در روابط اجتماعی آنان با مردم ایران گسست ایجاد شده بود، به سوی ایران آمدند و طبیعتاً با زبان و فرهنگ و ارزش‌های رایج در جامعه ایران کمتر از سایرین آشنایی داشتند.

وقتی روند تحولات با سقوط دولت قبل شدت گرفت، برخی از سر ترس افغانستان را ترک کردند. با این وجود آمار نشان می‌دهد بازگشت دوباره از خاک ایران در اواخر سال ۱۴۰۰ برای مدت کوتاهی شکل گرفت اما به دلیل سیاست بسته‌شدن مدارس و دانشگاه‌ها این روند تداوم نیافت. سال ۱۴۰۱ وقتی شرایط افغانستان به دلیل انسداد دارایی‌های آن و عدم شناسایی بین‌المللی طالبان با مشکل روبه‌رو شد، بر این تعداد افزوده شد.

اکنون آمار رسمی در کمیتی نزدیک به شش میلیون نفر است و با ضریبی اندک این عدد پیوسته تغییر پیدا کرده و بالا و پایین می‌شود. دلیل آن هم این است که صرف نظر از رفت و آمدهای غیرمجاز از مرزها، ماندگاری بسیاری از کسانی که برای درمان و بازدید بستگان یا زیارت روادید گرفته و مجاز وارد شدند، هم بالاست. به موازات این مساله، فقدان یک قانون منظم برای مدیریت اسکان جمعیت‌های آواره، پناهجو و مهاجر افغانستانی هم که بتواند با اقتضای آمایش سرزمینی ایران رابطه برقرار سازد، مشهود است یا اینکه ساختارها و مردم ما اصولا در تعریف حقوقی و تفکیک میان این لایه‌ها توجه نشان نمی‌دهند.

بدیهی است موقعیت اسکان یک آواره در کمپ مرزی تحت نظارت کمیساریای آوارگان سازمان ملل با یک پناهجویی که جانش در معرض تهدید است یا مهاجری که برای سرمایه‌گذاری به ایران آمده است، تفاوت بسیاری دارد. طبیعی است مهمترین ضرورت برای ما نگاه به این مساله به شکل یک چالش است و نباید عنوان فرصت و تهدید به آن داد. همچنین باید توجه داشت یک واقعیتی در محیط فرهنگی و تمدنی پیوسته ما روی داده و پس از قرن‌ها همزیستی مشترک در قالب یک دولت با دویست و اندی سال جدایی و دورافتادگی رویه زیست و شرایط فرهنگی بر باورها و ارزش‌های میان ما سایه انداخته است.

عوارض دنیای مدرن اعم از مافیای مواد مخدر و افراط‌گرایی یا ناترازی روند توسعه در دو کشور هم دست به دست هم داده است و شرایطی را فراهم آورده که ما با آن روبه‌رو شده‌ایم. هنر ما آن است تا با مطالعه عمیق مساله، کوشش همه‌جانبه‌ای را مصروف سازیم که این جمعیت اضافه شده مسیر بازگشت به کاشانه خود را برگزینند. طبیعی است در اجرای این سیاست هم باید مدافع حقوق آنها به عنوان جمعیت‌های فارسی‌زبان و فارسی‌گوی باشیم، همچنان از پیوندهای دینی و مذهبی غافل نشویم و بکوشیم آنها بتوانند در قلمرو تاریخی خود و سرزمینی که به آنها تعلق دارد و اقلیم تاجیکان و هزاره‌ها و ازبک‌ها و ترکمن‌ها، یا بلوچ‌ها و پشتون‌ها هستند روزگار خوشی را آغاز کنند. بنابراین به‌ویژه با آمدن دولت چهاردهم و حسب دستور آقای پزشکیان رئیس جمهور محترم، از همان هفته‌های اول گام جدی و روشنی را برای سامان دادن شرایط برداشتیم و ماموریت‌های دستگاه‌ها در این مسیر مشخص شد و برای ابلاغ خدمت آقای پزشکیان رفت.

اکنون نیز من وظیفه گرفته‌ام به عنوان نماینده رئیس جمهور در امور افغانستان پیگیری برای اجرای این ماموریت‌ها را دنبال کنم که نخستین سلسله از مکاتبات پس از قریب به دو هفته تهیه و ارسال شده است. این نشان دهنده عزم جدی ما برای حل این مساله است.

تبصره:

سخنان نماینده ویژه ایران در باره مهاجرین افغانستان حاوی نکات زیاد و مهمی است.

نکته اول؛ آقای قمی، مهاجران افغانستان را در قدم اول از نظر قومیت و زبان و فرهنگ تفکیک می‌کند. می‌گوید که قبلا در ایران مردمان فارسی‌زبان از مناطق شمال مهاجر بودند و آنان با فرهنگ و زبان ایران آشنا بودند اما از سال ۱۳۹۹ به بعد، پشتون‌ها نیز از پاکستان به ایران مهاجرت کردند و به دلیل ناآشنایی آنان با فرهنگ و زبان فارسی، مشکلات افزایش پیدا کرد. این یک تفکیک دقیق است. امری که بسیاری از مقام‌های ایرانی در مواجهه با مهاجران افغانستان متوجه آن نیستند. فارسی زبان‌های افغانستان نمیتوانند به جای دیگری غیر از این ایران مهاجرت کنند. آنان به طور سنتی ایران را کشور دوم خود می‌دانند و به دلیل اینکه در ایران با مشکل زبان مواجه نیستند، به ایران مهاجرت می‌کنند. در عین حال، با آمدن طالبان، فارسی‌زبانان افغانستان در معرض حذف و تهدید و شکنجه قرار دارند. طالبان یک گروه قومگرا است و برنامه حذف اقوام غیرپشتون/فارسی‌زبان را در سر دارد. بنابراین، در سه سال اخیر جماعت مهاجر فارسی زبان افغانستان در ایران به طرزچشمگیری افزایش یافته و این دلیلش ترس از طالبان است. در سوی دیگر، به دلیل اعمال سیاست های قومگرایانه، اقوام فارسی زبان فرصت های شغلی خود را در دولت و حتا در نهادهای غیردولتی از دست دادند و راهی جز فرار به ایران برای آنان نمانده است. این نکته‌ای است که نماینده ویژه ایران به خوبی به آن اشاره میکند. باید بین مهاجرین تفکیک قومیتی و زبانی و فرهنگی وجود داشته باشد. باید دولت ایران از فارسی زبانان به امید زیادی به ایران میروند حمایت کند.

نکته دوم؛ مهاجرت مبتنی بر ترس است. بسیاری‌ها از ترس طالبان کشور شان را ترک می‌کنند. این ترس واقعی است. اگر ترس از دست دادن جان نباشد، خیلی‌ها به ایران مهاجرت نمی‌کنند. پس کسانی که از ترس گروه حاکم فرار میکنند، مشمول پناهندگان سیاسی می شوند و از نظر انسانی و اخلاقی و اسلامی، نیازمند کمک و حمایت هستند که جمهوری اسلامی میتواند آنان را کمک کند. چنین افرادی غالبا نخبه های فرهنگی، سیاسی و نظامی هستند که اگر درست مدیریت شوند، به درد ایران هم می‌خوردند و در توسعه و پیشرفت ایران سهم میگیرند.

نکته سوم دیگر؛ آمار است. آقای قمی از آمار حدود شش میلیونی صحبت می‌کند. این آمار واقعی تر و عینی تر است. برخی از نمایندگان مجلس ایران اخیرا از آمار نجومی مثلا تا ۱۷ میلیون سخن گفته اند که بیشتر به نظر می رسد با هدف تحت فشار گرفتن دولت برای اخراج مهاجرین افغانستان است. در واقع آقای قمی با ارایه آمار واقعی میخواهد به مسوولان نظام در ایران بگوید که به آمارهای نجومی باور نکنید.

نکته چهارم؛ نوع نگاه مردم ایران و نبود سازوکارهای موثر حقوقی در زمینه مدیریت مهاجرین افغانستان است. خیلی ها وقتی در مورد مهاجرین افغانستان صحبت میکنند، مایلند که همه تقصیر را گردن مهاجرین بیاندازند. گفته می شود که مهاجرین از نظر فرهنگی در سطح پایینی قرار دارند و یا اینکه قانون پذیر نیستند و برای ساختارهای اداری و حقوقی ایران مشکل خلق کرده اند. در حالی که یک نگاه واقع بینانه این است که در برخی مواقع این نوع نگاه مردم ایران است که مشکل ایجاد میکند. نوع نگاه از بالا به پایین و حقارت آمیز میتواند مشکل ساز باشد. مردم افغانستان خودشان را متعلق به فرهنگ و تمدن ایران میدانند و برای دشوار است که نگاه تحقیرآمیز ایرانی ها را بپذیرند. آنان تصور میکنند که همه ما  از یک فرهنگ و تمدن هستیم و نباید به همدیگر نگاه تحقیرآمیز داشته باشیم. البته در مواردی هم هست که مهاجران براستی از نظر فرهنگی مشکل دارند اما به صورت عموم چنین نیست.

نکته پنجم؛ آقای قمی می‌گوید که نباید ازدر مورد مهاجرین افغانستان از فرصت یا تهدید استفاده کرد بلکه باید همچون چالش به آن نگاه کرد. در اینجا به احتمال زیاد اشاره آقای قمی به دو دیدگاه خوش بینانه و بدبینانه در ایران در نسبت به مهاجرین است. یک دیدگاه مهاجرین را فرصتی برای توسعه و پیشرفت ایران میداند و یک دیدگاه آن را همچون یک تهدید در نظر می‌گیرد. البته تجویز آقای قمی این است که راه میانه در پیش گرفته شود.

نکته ششم؛ درنظرداشت منافع مهاجران است. این نکته خیلی مهم است که آقای قمی آن را مطرح میکند. تا کنون در ایران معمولا سیاست گذاری در باره مهاجرین طوری بوده که منافع ایران و دولت مطمح نظر بوده اما منافع مهاجران در نظر نبوده است. اگر بحث منافع مهاجرین در میان باشد، باب یک گفتمان باز می شود که منافع مهاجران در چیست. این یک دیدگاه انسانی و بشردوستانه است و سزاوار است که ایران چنین نگاهی به مهاجران هم زبان و هم فرهنگ داشته باشد. البته به صراحت میتوان گفت که منافع مهاجران با منافع ایران در تضاد نیست. اگر مهاجران درست مدیریت شوند و درست تفکیک شوند، منافع دوطرفه تامین می شود.

نکته هفتم؛ مکاتباتی است که آقای قمی می گوید در دو هفته اخیر تبادله شده است. او توضیح نداده که منظور از مکاتبات در این زمینه چیست؟ شاید منظور این باشد که جانب ایرانی دیدگاه ها خود را به صورت کتبی با طالبان شریک کرده و خواستار جواب رسمی و کتبی شده است. هرچه باشد، بسیار خوب است که با طالبان به عنوان گروهی که دعوای حاکمیت دارد، صحبت شود. این گروه هیچ مسوولیتی را در قبال میلیون ها مهاجر افغانستان نمی پذیرد. ایران میتواند در این زمینه پیشنهادهای خود را مطرح کند اگر طالبان حاضر به گفتگو در روند حل مشکل نشد، باید فشار بر این گروه زیاد شود. باید به مردم اطلاع رسانی شود که بدانند با چه سرنوشتی مواجه اند.

ادامه دارد…

نویسنده: بهرام بهین

سایر مقالات پیشنهادی پـــــــــورانا

عضویت در خبر نامه پورانا

جهت عضویت در خبر نامه فرم زیر را پر نمایید.