خبرگزاری پورانا

PNA

وضعیت حکومت‌داری در پروان؛ پاسخ به مراجعین: «معاون صاحب» خواب است!

مهم ترین خبر های هفته

تحلیل های داغ هفته

یکی از کارمندان دولتی ولایت پروان که برای انجام کاری به مقام ولایت رفته، چشم دید خود را از وضعیت در آنجا این‌گونه نگاشته و به خبرگزاری پورانا فرستاده است:

«صبح ساعت ۸ رفتیم مقام ولایت کار داشتیم. گفتند که والی صاحب جلسه دارد. تا ساعت ۱۲ منتظر والی ماندیم اما جلسه تمام نشد. والی ساعت ۱۲ از دفترش بیرون رفت و امور کاری به معاون والی محول شد. ساعت ۱۲ وقت نان چاشت است. در گذشته تعطیلی نان چاشت یک ساعت بود اما طالبان تعطیلی نان چاشت را دو ساعت کرده اند و می‌گویند که یک ساعت به نان و نماز کافی نیست. حالا مقام‌های طالبان تا ساعت ۲ به اداره بر نمی‌گردند. مراجعین سرگردان در چمن ولایت و زیر سایه درختان این طرف و آن طرف گشت و گزار می‌کردند تا ساعت ۲ شود. ساعت دو همه با عجله رفتیم دفتر معاون والی، محافظینش گفتند که معاون صاحب خواب است. آنان گفتند که معاون صاحب تا ساعت ۳ و نیم هر روز عادت دارد که بخوابد و کسی نمی‌تواند بیدارش کند. من و ده ها مراجعین دیگر دوباره در زیر سایه‌های درخت پراگنده شدیم و ناچار ما هم تا ساعت ۳ و نیم در زیر سایه درختان در چمن ولایت خواب شدیم. ساعت ۳ و نیم رفتم که معاون والی بیدار شده و اوراق را امضا می‌کند. این است وضعیت حکومت داری در پروان!»

این کارمندان دولتی پروان که «شکایت‌نامه» بالا را به خبرگزاری پورانا فرستاده، خواسته که در این باره گزارشی تهیه شود. این باعث شد تا پورانا در باره کیستی معاون والی پروان، سوابق، رفتار و اطرافیان او بیشتر کنج‌وکاو کند.

 

معاون والی پروان کیست؟

معاون والی پروان، مفتی محمد ادریس انوری نام دارد. او فرزند یکی از فرماندهان سابق جهادی مشهور به«انور دنگر» از شهرستان شکردره ولایت کابل است. انور دنگر، از قوم ناصری پشتون است. آنان از جمله پشتون‌های ولایت زابل هستند که در زمان حکومت محمد نادرشاه از زابل به کابل منتقل شده و در شهرستان شکردره در قسمت شمالی شهر کابل(کوهدامن زمین نیز خوانده می‌شود) جابجا شدند.

تصویر مفتی ادرس در دیدار با طالبان و مردم هنگامی که معاون والی است

جابجایی پشتون‌ها در کوهدامن و شمال کابل بخشی از تدابیر وقایوی محمد نادر برای حصول اطمینان از دفع حمله مردم شمالی به کابل بود. محمد نادر وقتی امیر حبیب‌الله کلکانی تاجیک‌تبار از شهرستان کلکان(کوهدامن) کابل را با عهدشکنی اعدام کرد، از ناحیه شمال کابل احساس خطر جدی می‌کرد و ترس داشت از این‌که مبادا مردم تاجیک شمال کابل بخاطر خون‌خواهی کلکانی به کابل یورش آورده و حکومت او را براندازند. برای دفع این ترس و تشویش، محمد نادر پشتون‌های جنوبی و جنوبی شرقی را به کابل و حومه‌های کابل منتقل کرد و به اصطلاح از آنان برای محافظت از تاج و تخت خود در کابل سپر انسانی درست  کرد.

وقتی طالبان در سال ۱۳۷۵ به دروازه‌های کابل رسیدند، انور دنگر به آنان تسلیم شد و علیه حکومت برهان‌الدین ربانی که در حال عقب‌نشینی به سمت پروان و پنجشیر بود، قرار گرفت. افراد انور دنگر در مسیر شاهراه کابل-شمال در منطقه قره‌باغ کابل در برابر نیروهای دولتی و خانواده‌های شان که در حال عقب‌نشینی بودند قرار گرفتند و بربنیاد برخی از روایت‌ها اموال شخصی مردم را تاراج کرده و حتا زیورات را از دست و گردن زنان بیرون کردند. مشهور است که در آن زمان فرماندهان جمعیت اسلامی در مورد انور دنگر می‌گفتند که او ما را از پشت خنجر زد.

مفتی محمد ادریس انوری، معاون والی پروان، با نشر عکسی از پدرش در برگه فیسبوک خود به زبان پشتو به تاریخ ۱۰ مارچ سال ۲۰۲۲ چنین نگاشته است:«جهادی مشر او د پښتون ناصر قام سرلاری! د چا له برکته چې د ځوان نسل په فکر کې دازادۍ او ابادۍ نظریه قایمه شوی. هردم شهید انور خان ډنګر.»

ترجمه: بزرگ جهادی و سرقافلهِ قوم ناصر پشتون! کسی که از برکت او فکر آزادی و نظریه آبادی برای نسل جوان بنا یافته است. هردم شهید انور خان دنگر.

عکس از انور دنگر پدر مفتی ادریس که مفتی ادریس در صفحه فیسبوک خود نشر کرده است.

بعد از سرنگونی رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱، انور دنگر با خانواده‌اش به پاکستان رفت. گفته می‌شود که انور دنگر در سال ۲۰۰۴ در پشاور پاکستان کشته شد اما دلایل و عوامل کشته شدن او روشن نیست.

مفتی محمد ادریس انوری بربنیاد روابط قومی‌ای که با مولانا فضل‌الرحمان، رهبر جماعت اسلامی پاکستان داشته در مدرسه مولانا فضل‌الرحمان در پاکستان درس خوانده اما دروس خود را تمام ناکرده، مدرسه را رها کرده و از نظر علمی به درجه فتوا نرسیده که رسماً مفتی شود اما به هر دلیلی ملقب به مفتی شده است.

مولانا فضل‌الرحمان نیز از نظر قومی از قوم ناصر پشتون است و با انور دنگر هم قبیله هستند.

مفتی محمد ادریس انوری پس از برگشت طالبان به قدرت ابتدا برای مدتی به حیث معاون والی کابل مقرر شد و به تاریخ ۶ حوت ۱۴۰۰ خورشیدی براساس حکم ملاهبت‌الله رهبر طالبان، در جمع یک فهرست بیست نفره از مقام‌های جدیدالتقرر طالبان، به حیث معاون والی پروان مقرر گردید.

ادریس انوری در پروان چه می‌کند؟

عکس مفتی ادریس در دفتر کارش در ولایت پروان

یک منبع آگاه از پروان که نخواست نامش در گزارش درج شود، به ما در مورد کارهایی که مفتی ادریس در پروان انجام داده و انجام می‌دهد گفت. اول، او با فرماندهان اسبق جهادی روابط خوبی برقرار کرده و کوشش می‌کند که با حمایت از آنان جایگاه  و پایگاه خود را در پروان مستحکم بسازد. به گفته منبع، مفتی ادریس روابط درونی و رقابت‌های محلی میان فرماندهان سابق جهادی در پروان را خوب میداند و با استفاده از آن در صدد  تثبیت جایگاه خود است. دوم، مفتی ادریس، فرماندهان امان الله گذر را در اطراف خود جمع کرده و یک رابطه متقابل همکاری بین آنان وجود دارد. مفتی ادریس از آنان در برابر انتقام گیری افراد دیگر طالبان حمایت میکند و آنان نیز با استفاده از جایگاه و موقف مردمی خود و از امکاناتی که دراختیار دارند، به حمایت از مفتی ادریس کار می‌کنند. سوم، مفتی ادریس روند توزیع تذکره به پشتون‌های ناقل در شهرک باریک آب ولایت پروان را که در زمان جمهوریت بنا به اعتراض باشندگان محل متوقف شده بود، از سر گرفته و به پشتون‌هایی که از پاکستان و مناطق جنوبی می‌آیند، تذکره توزیع می‌کند تا در باریک پروان جاجا شوند. بیشتر این پشتون‌ها، از قوم ناصری هستند.

امان‌الله گذر یکی از فرماندهان ارشد جبهه مقاومت به رهبری احمدشاه مسعود بود که در دوره جمهوریت بیشتر در پست های فرماندهی پولیس کار کرد و اکنون گفته می‌شود که در بیرون از کشور بسر می‌برد و عضو جبه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود است. امان‌الله گذر جنگ‌های شدیدی را با طالبان در دوره حکومت اول این گروه در کارنامه دارد.

برنامه انتقال پشتون‌ها به شمال کابل، یک برنامه پیش‌بینی شده در کتاب سقاوم دوم است. کتابی که مانفیست پشتونیزم خوانده می‌شود. در این کتاب به حاکمان پشتون توصیه شده که برای حفظ حاکمیت پشتونی در کابل باید در برابر مردم تاجیک که درپروان و کاپیسا و پنجشیر زندگی می‌کنند، یک کمربند امنیتی ایجاد شود. مراد از کمربند این است که پشتون‌ها در مناطق حایل بین کابل و پروان و کاپیسا جابجا شوند تا هرگاه تاجیک‌ها عزم لشکرکشی به سوی کابل را داشته باشند، پشتون‌های مستقر در کمربند امنیتی، مانع آنان شوند. کتاب سقاو دوم در زمان حکومت برهان‌الدین ربانی توسط جمعی از نویسندگان پشتون با نام مستعار سمسور افغان چاپ شد. بسیاری از حاکمان پشتون بعد از نگارش این کتاب، تلاش کرده اند که توصیه‌های آن را عملی کنند. در زمان اشرف غنی نیز حکومت در این زمینه کارهایی انجام داد اما با مخالفت و اعتراض مردمی مواجه شد و به ثمر ننشست. حالا به نظر می‌رسد که مفتی ادریس برای همین هدف به حیث معاون والی پروان مقرر شده و با صلاحیتهای زیادی و فراتر از والی پروان کار می‌کند.

منابع در پروان می‌گویند که والی پروان از طالبان تاجیک تبار پنجشیر است اما صلاحیت چندانی ندارد و تمامی اخیتارات دست مفتی ادریس است. در واقع مفتی ادریس والی اصلی است اما در موقف رسمی، از او به عنوان معاون یاد می‌شود.

یکی از کارمندان ولایت پروان به خبرنگار پورانا گفته است که امکاناتی که در اختیار معاون والی قرار دارد، در اختیار والی قرار ندارد. مفتی ادریس با موترها و محافظین بیشتر به ولایت رفت و آمد می‌کند و اطرافیان او به زورگویی و رفتار قلدرانه با دیگران مشهورند که کسی مانع رفتارهای زورگویانه آنان شده نمی‌تواند.

پایگاه نشراتی حزب همبستگی افغانستان، به تاریخ ۹ اسد/مرداد ۱۴۰۱، در مطلبی تحت عنوان«طالبان، حامیان و متکای جنایت‌پیشگان!» در باره مفتی ادریس چنین نگاشته است: «با آمدن طالب زمینه رشد عناصر دزد و قاتل و جنایت‌کار بیش‌تر از هر زمانی مساعد شد. از آن جمله پسران انوردنگر به معنای واقعی کلمه “هرجایی” و خاین، نیز به صفت قومندان و ولسوال و معاون والی مقرر شدند. ادریس پسر کلان انور دنگر که حالا به مفتی محمد ادریس انوری مسما گردیده، معاون والی ولایت پروان گماشته شد.»

اطرافیان و نزدیکان مفتی ادریس کی ها هستند؟

عکس مفتی ادریس و قومندان ناصر محافظ ارشدش

در این مورد بازهم پایگاه  نشراتی حزب همبستگی افغانستان در تاریخ ۹ اسد ۱۴۰۱ در باره اطرافیان مفتی ادریس چنین نگاشته است:«او[مفتی ادریس] بخاطر زهرچشم نشان دادن به مردم شکردره بدنام‌ترین‌های آن ولسوالی‌ را با خود به صفت محافظ و راننده استخدام کرد که در این میان ناصر نام که در هرزگی و رذالت‌پیشگی، زبان‌زد خرد و کلان منطقه است، راننده شخصی ادریس شد که اکنون به  تغییر نام داده و برعلاوه ماما خسر مفتی ادریس نیز می‌باشد.»

عکس های قومندان ناصر محافظ ارشد مفتی ادریس. عکس مراسم عروسی قومندان ناصر

نویسنده مطلب در پایگاه نشراتی حزب همبستگی ادامه می‌دهد:«ناصر قبل از حاکمیت طالبان راننده سراچه بود، زندگی بخورونمیر داشت و از اوباشان منطقه بود که با به قدرت رسیدن طالبان صاحب پول و زور شد. ناصر نوکیسه و حقیر که زن و اولاد و داماد هم داشت، عاشق دختر ۱۷ ساله‌ای از یک خانواده‌ی فقیر و آواره می‌شود و به زور با وی ازدواج می‌کند.

با گذشت دو ماه از عروسی‌شان، دختر به خانه پدر خود می‌رود و حاضر نیست پس به خانه ناصر برگردد. به گفته مردم محل دختر از زندگی با ناصر خوش نبود و ‌می‌خواست از وی طلاق بگیرد… ناصر که از خواست دختر آگاه می‌شود، به تاریخ ۳۰ سرطان ۱۴۰۱ با موتر و سلاح ادریس به خانه خسر خود رفته و در آنجا عروس و خسر و خُشوی خود را می‌کشد و سه تن به شمول برادر خانمش را به شدت زخمی کرده و از ساحه فرار می‌کند…چون حامی و متکای قاتل از سرکردگان طالب است، مسئله خاموش مانده و حتا رسانه‌ها جرئت نمی‌کنند تا قضیه را گزارش دهند…این شمه و نمونه‌ای از ده‌ها و حتی صدها جنایات و بربریت‌های است که مطلقاً هر روز در گوشه و کنار افغانستان از این قبیل فجایع رخ می‌دهد ولی چون سانسور و اختناق دیوانه‌وار طالبی حاکم است، وقایع ساکت مانده و سخن‌گویان طالبان با وقاحت… ادعای امنیت سرتاسری می‌کنند.»

خبرگزاری پورانا نتوانست که ادعاهای مطرح شده در مطلب منشتر شده پایگاه نشراتی حزب همبستگی افغانستان را تایید کند. اما یکی از کاربران فیسبوک به اسم رامین حمیدی نیز به تاریخ ۲۵ جون ۲۰۲۲(نزدیک به زمان نشر مطلب در پایگاه نشراتی حزب همبستگی افغانستان) مطلبی در باره قومندان ناصر از نزدیکان مفتی ادریس نوشته که مشابه مطلب پایگاه نشراتی حزب همبستگی افغانستان است. این می‌تواند به معنای تایید مطلب پایگاه نشراتی متذکره باشد. عکسی که در صفحه فیسبوک این کاربر از قومندان ناصر نشر شده با عکسی که در پایگاه نشراتی حزب همبستگی نشر شده نیز مشابه است.

این کاربر نوشته است:« منبع خبر میدهد که، فرمانده ناصر یکی از سرگروپ های مفتی محمد ادریس انوری معاون والی پروان چندی قبل با استفاده از زور یک زن شوهردار را به نکاح خود درآورده بوده که بعداً پدر و شوهر قبلی زن به ولسوالی شکردره عارض میشوند، اما فرمانده ناصر تن به قانون نداده شب جمعه ۳۰ سرطان ۱۴۰۱ خسر، خشو، خسربره و خانم اش را تیرباران کرده و اکنون فرار نموده است.»

این در واقع نکاتی است که در باره یکی از افراد بسیار نزدیک به مفتی ادریس توانستیم به دست آوریم. در مورد بقیه محافظین او اطلاع دقیقی در دست نیست. اما آنگونه که در گزارش پایگاه نشراتی حزب همبستگی آمده، مفتی ادریس انوری« بدنام‌ترین‌های آن ولسوالی‌ را» به صفت«راننده و محافظ» استخدام کرده است.

روابط مفتی ادریس با مقام‌های بلندپایه طالبان

عکس مفتی ادریس با مولوی عبدالکبیر معاون سیاسی رییس الوزرای طالبان

نکته دیگری که در مورد مفتی ادریس دریافتیم این است که او با مقام‌های بلندپایه طالبان در تماس است و از سوی آنان حمایت می‌شود و اختیارات زیادی که به او داده شده، براساس یک برنامه و فکر مشخص در باره پروان و نحوه حکومت داری در این ولایت اعطا شده است. در یکی از عکس ها مفتی ادریس با مولوی عبدالکبیر معاون سیاسی رییس الوزرای طالبان دیده می‌شود. در خبرهایی که از جریان دید و بازدیدهای مفتی ادریس با مقام‌های بلند رتبه اعزام شده از کابل به پروان نشر شده نیز به وضوح دیده می‌شود که معاونان وزرا که از کابل به پروان فرستاده می‌شوند بیشتر با مفتی ادریس دیدار می‌کنند.

به صورت فشرده، دریافت‌های پورانا نشان می‌دهد که مفتی ادریس شخص زورگو و زورمندی در ولایت پروان است که صلاحیت‌هایی فوق صلاحیت های والی برایش از جانب رهبری طالبان داده شده و او ماموریت دارد که کارهای خاصی را با قدرت در پروان انجام دهد. او در اطراف خود افراد قاتل و خطرناک را جمع کرده تا بوسیله آنان مقام‌های محلی پروان را مرعوب نموده و با شدت عمل برنامه‌های خود را اجرا کند. او با والی پروان با تفرعن رفتار میکند و حتا گفته شده که بارها محافظین او با محافظین والی درگیری فزیکی داشته اند. اما در عین حال او کوشش میکند تا دل یک عده از فرماندهان شاید ناراض جهادی را بدست آورده و پایگاه مردمی برای خود درست کند.

یک مقام رسمی حکومتی که می‌تواند دو ساعت در اوقات رسمی در دفتر رسمی حکومتی بخوابد؛ پروای شکایت مراجعین را نداشته باشد و کسی هم جرات نداشته باشد او را از خواب بیدار کند، اصولا باید شخص خیلی قدرتمندی باشد. در واقع چنین شخصی باید از مقام‌های بلندرتبه طالبان سند معافیت در برابر هرنوع رفتار را دریافته کرده باشد تا بتواند با خاطر جمع در دفتر کارش بخوابد. این در واقع نمونه‌ای از حکومت داری مبتنی بر روابط قومی و سیاسی طالبان است.

پروان یکی از ولایت‌هایی در شمال کابل است که در دوره حکومت اول طالبان، یکی از پایگاه‌های اصلی مقاومت ضد طالبان بود و این گروه نتوانست ولایت پروان را برای همیشه در کنترول خود درآورد. در این ولایت چندبار طالبان دست به تهاجم گسترده زدند اما پس از مدت کوتاهی دوباره با تقبل تلفات بسیار سنگین مجبور به عقب‌نشینی شدند. از این جهت، طالبان با پروان و پروانیان میانه خوبی ندارند و رفتار آنچنانی معاون والی طالبان که از پشتون‌های ناقل در شمال کابل است، بی ربط با سابقه ضد طالبانی پروان نیست. اکثریت باشندگان ولایت پروان تاجیک هستند. آنان می‌گویند که داستان‌های زیادی از ظلم و تجاوز اقوام جنوبی بر اجداد و نیاکان شان را به خاطر می‌آورند که بزرگان خانواده ها برای شان نقل کرده است.

باشندگان پروان می‌گویند که طالبان در دوره حکومت اول شان چند بار سیاست زمین سوخته را در این ولایت اعمال کردند و ضمن آتش زدن و قطع درختان، کانال های آب را تخریب کردند، صدها تن را قتل عام و صدها هزار خانواده را از این ولایت مجبور به کوچک اجباری کردند. این چیزی است که به گفته باشندگان پروان نه از یاد طالبان می‌رود و نه از یاد پروانیان! پروانیانی که حالا با عرایض و ارواق دست داشته شان روز تا شام عقب دروازه معاون والی انتظار امضا را می‌کشند و جزآه و حسرت کاری از دست شان ساخته نیست و معاون والی که بی‌خیال از مشکلات مردم در دفتر کارش می‌خوابد!

سایر مقالات پیشنهادی پـــــــــورانا

عضویت در خبر نامه پورانا

جهت عضویت در خبر نامه فرم زیر را پر نمایید.