خبرگزاری پورانا

PNA

تجدید پیمانِ«تسلیمی‌ها»با طالبان؟!

مهم ترین خبر های هفته

تحلیل های داغ هفته

گروه طالبان در خبرنامه‌ای از دیدار شماری از چهره‌های سیاسی و حزبی با مولوی عبدالکبیر معاون سیاسی رییس الوزرای این گروه خبر داده است.

بربنیاد خبرنامه گروه طالبان، مهندس محمد ایوب، وزیر انرژی و آب دولتی اسلامی افغانستان به رهبری برهان‌الدین ربانی، عبدالطیف مراد والی ولایت کاپیسا در حکومت اشرف غنی، سید امان سادات از جنرالان وزارت داخله در حکومت اشرف غنی و «آمرمستری» از فرماندهان سابق جمعیت اسلامی از جمله کسانی هستند که خبرنامه طالبان از آنان به عنوان «متنفذین و بزرگان ولسوالی اسپین‌غر ولایت ننگرهار و ولایات پروان و کاپیسا» یاد کرده و نوشته است که آنان با مولوی عبدالکبیرمعاون رییس الوزرای گروه طالبان در دفتر کارش دیدار و از این گروه اعلام حمایت کرده اند.

گروه طالبان که پس از برگشت دوباره به قدرت یک اداره به شدت تک قومی و انحصارگر را ایجاد کرده اند، از سوی جامعه جهانی و جریان‌های مختلف داخلی تحت فشار بوده اند تا حکومت فراگیر ملی، متشکل از نمایندگان تمامی اقوام و احزاب تشکیل دهند. گرچه طالبان همواره مدعی شده که حکومت شان ملی و فراگیر است اما با آن هم به نظر می رسد که این گروه خود را مجبور میداند که چهره فراقومی تری از حکومت ارایه دهد و در این راستا این گروه تلاش کرده تا شماری از چهره های سیاسی منسوب به اقوام غیرپشتون و احزاب سیاسی‌ای که در گذشته با طالبان در جنگ بودند را با استفاده از روابط شخصی و استخباراتی دعوت به همکاری نموده و از حضور آنان در کابل یا در مجالس رسمی و نیمه رسمی خود استفاده تبلیغاتی نماید.

آنچه اما در سه سال اخیر به مشاهده رسیده این بوده که طالبان هیچگاه افراد بیرون از چارچوبه سازمانی، فکری و قومی خود را در پست و منصبی مقرر نکرده اند که صاحب صلاحیت باشد و بتواند اتهام تک قومی بودن قدرت در ژریم طالبانی را به چالش بکشد. حتا در سطح بسیار نازل تر از آنچه حکومت های حامد کرزی و اشرف غنی از چهره های سیاسی غیرپشتون و مقاومتی و جمعیتی برای استفاده ویترینی در حکومت خود بهره برداری سیاسی می‌کردند، طالبان شماری از چهره های سیاسی غیرپشتون و با سابقه مقاومتی و جمعیتی را در پست های درجه چندم مقرر کرده و براساس آن مدعی شده اند که حکومت شان فراقومی است. در حالی که تمام پست های کلیدی از رهبری گرفته تا نهادهای امنیتی و قضایی و مالی و اداری دست طالبان پشتون تبار بوده است.

نکته جالب اما این است که همین چهره‌هایی که با سابقه مقاومتی و جمعیتی معرفی می شوند و طالبان می‌خواهند از حضور آنان در کنار خود شان استفاده تبلیغاتی کنند، چهره‌های«اصیل» جمعیتی و مقاومتی نبوده بلکه کسانی بوده اند که در گذشته(مقاومت اول) نیز افراد نفوذی و ارتباطی طالبان بودند و با این گروه در سقوط دولت اسلامی و ضربه زدن به مقاومت همدستی کرده و سپس تسلیم طالبان شده و کشور را ترک کردند.

به گونه مثال، همین آقای مهندس محمد ایوب در مقاومت اول به طالبان تسلیم شد و در مدت بیست و چند سال اخیر در امریکا زندگی می‌کند. همین‌گونه آمرمستری از جمله تسلیمی‌ها است که در زمان مقاومت اول، به رهبری احمد شاه مسعود، به گروه طالبان تسلیم شدند و با همدستی یکی از فرماندهان به اسم«انور دنگر» زمینه نفوذ گروه طالبان در ولایت‌های شمال کابل را فراهم کردند. او در حکومت استاد ربانی والی کابل بود اما چنانچه بعدها روشن شد، با طالبان پنهانی رابطه داشته است.

این ها در واقع چهره‌های طرد شده جمعیت اسلامی و جبهه مقاومت اول هستند که در زمانش به آرمان های حزبی خیانت کرده و همدست دشمنان جمعیت و مقاومت شدند و سپس چون روی و آبرویی برای شان باقی نمانده بود، به بیرون از کشور رفته و مصروف معیشت بودند. مهندس ایوب در زمان جمهوریت در امریکا زندگی می‌کرد و به تازگی به کابل برگشته است.

حالا که مقاومت دوباره احیا شده و رهبران جمعیت اسلامی در تلاش بسیج همه نیروها برای صف آرایی جدید علیه طالبان هستند، طالبان از طریق چنین افرادی تلاش می ورزند تا در صفوف جمعیت و مقاومت رخنه و نفوذ کرده و عده ای از جمعیتی ها و مقاومتی های سابق را با خود همسو ساخته و از طالبان امتیازات شخصی دریافت نمایند.

باید گفت که تجدید پیمان یا در واقع بیعت و تعهد دوباره این افراد به طالبان، بیشتر جنبه شخصی داشته و رهبران و فرماندهان اصلی و تاثیرگذار و صادق به آرمان های جهاد و مقاومت با این ها همسویی ندارند.  اینها از قماش اشخاصی مثل صدیق چکری هستند که براساس عقده ها و منافع شخصی عمل میکنند.

نویسنده: بهرام بهین

سایر مقالات پیشنهادی پـــــــــورانا

عضویت در خبر نامه پورانا

جهت عضویت در خبر نامه فرم زیر را پر نمایید.