خبرگزاری پورانا

PNA

سه سالگی حاکمیت زن‌ستیز طالبان و لزوم بازاندیشی راهبردهای مبارزه

مهم ترین خبر های هفته

تحلیل های داغ هفته

خبرگزاری پورانا نوشته‌های برتر پیرامون مسائل مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و…را از صفحات اجتماعی گزینش و در بخش “نظرها” به نشر می‌رساند. مسوولیت نوشته‌ها بدوش نویسندگان است.

……………………………………………………………………………………………………………………

سه سال از حاکمیت گروه تروریستی و زن‌ستیز طالبان در کشور می گذرد اما وضعیت زنان افغانستان نه تنها بهبود نیافته بلکه به مرور زمان بدتر هم شده است. برای زنان افغانستان زندگی در زیر سلطه گروه تروریستی طالبان مصداق همان«یوم‌البدتر» است. گرچه برای مردان نیز وضعیت بد است اما برای زنان بدتر از آنچه است که تصور می‌شود.

جامعه بین المللی توجهی به وضعیت اسف‌ناک زنان افغانستان ندارد و هرجا سخن از تعامل با گروهی است که پایش روی گلوی زنان مظوم کشور ما است. به نظر میرسد که جامعه بین المللی زنان و جامعه افعانستان راا فراموش ونهاد های مدنی و حقوق بشری جهانی نیز گوش های خود پخته گذاشتنه اند تا صدای زجه زنان افغانستان آرامش شان را برهم نزند.

حرکت‌های اعتراضی زنان افغانستان که در ابتدای به قدرت رسیدن طالبان شکل گرفت و با سرکوب شدید و غیرانسانی گروه حاکم مواجه شد، اکنون به نظر می رسد که دست مایه خوبی برای زنان خارج نشین شده که با علم کردن آن پول و پروژه و مدال و جایزه بگیرند.

من منحیث یک دختر که سه سال تمام تحت سلطه طالبان درکابل زندگی کردم و جنایات طالبانی را از نزدیک شاهد بودم، می‌توانم گوشی از فاجعه هولناک بشری را در ذهنم تجسم کنم که البته بیانش دشوار و رقت بار است. متاسفانه جامعه ما نیز از نظر ذهنی آماده شنیدن ظلم و جنایتی نیست که بر زنان از سوی گروه حاکم روا داشته شده است. انگار جامعه ما نیز با سکوت و بی تفاوتی به گروه حاکم چراغ سبز میدهد که نارواهای تان در قبال زنان روا است.

گروه حاکم و جنایت کار می رود تا سه سالگی حضورش در قدرت را تجلیل کند، این برای زنان افغانستان به معنای تجلیل از قتل عام شان توسط حاکمان زمان است. بی تردید که در دنیای امروز منع زنان از درس و تحصیل مصداق همان زنده به گور کرد و تحمیل مرگ تدریجی بر آنان است. شاید رسم اعراب پیش از اسلام بهتر از رسم و قانون طالبان  امروزی در افغانستان باشد. می گویند که اعراب دوره جاهلیت دختر را در همان روزها نخست به دنیا آمدن زنده به گور میکردند. آن رسم دهشتناک با تمام زشتی اش این حسن را داشت که دختر را یک بار و برای همیشه نابود میکرد اما طالبان با محروم دختران از تحصیل آنان را شکنجه مداوم روحی و روانی میکنند و بوسیله بی سواد ساختن آنان، آنان را به کنیزکانی مبدل میکند که باید یک عمر رنج وابستگی به دیگران را تحمل کنند و با زندگی خفت بار بسازند و بسوزند.

اما چه سود از شکوه و ناله؟ مگر نه این است که امروز و اکنون فرصت بازاندیشی در باره روش ها و راهبردهای مبارزاتی زنان افغانستان برای احقاق حقوق انسانی شان فرا رسیده است؟ آیا راه و روشی و راهبردی که برای تامین حقوق ما در پیش گرفته ایم، درست و بی عیب و منتج به نتیجه مطلوب است؟ من فکر میکنم که پاسخ این پرسش را نمی تواند با قطعیت و جدیت«بله» باشد. من فکر میکنم که نیاز به بازاندیشی جدی داریم. هیچ کس به درد ما نمی‌خورد. ما نباید زیاد دنبال جلب توجه جهانیان باشیم. ما نباید منتظر کسی باشیم. ما نبابد در این مسیر دشوار به تنهایی و بدون تعمق و تامل حرکت کنیم. باید ببنینیم که چه چیز درست پیش رفته و چه چیزی نیاز به بازنگری دارد. باید برای بیداری و بسیج زنان کارهای به مراتب مسوولانه و جمعی و دشوار بیشتری انجام دهیم. این چیزی است که من ضرورت آن را درک میکنم اما ورود به جزییات آن نیازمند کار مشترک و مسوولانه تمام زنانی است که خود را در قبال آینده زنان افغانستان مسوول احساس می‌کنند.

نویسنده: شگوفه علم

برگرفته شده از فیسبوک

سایر مقالات پیشنهادی پـــــــــورانا

عضویت در خبر نامه پورانا

جهت عضویت در خبر نامه فرم زیر را پر نمایید.