خبرگزاری پورانا

PNA

غروب جان‌گداز آن دژبان بزرگِ پارسی یک‌ساله شد

مهم ترین خبر های هفته

تحلیل های داغ هفته

اسحاق ثاقبی داراب

زبان و ادبیات پارسی در افغانستان به ویژه در یک سده‌ی اخیر، مردانی چون استاد واصف باختری را خیلی کم در خود دیده است. به دلیل ناهمواری‌های اجتماعی و فرهنگی، شخصیت‌های فرهنگی-ادبی بزرگی همچون استاد باختری کمتر مورد توجه و عنایت قرار گرفته اند. دولت‌ها نیز به دلایل زیادی، از جمله بی‌مهری عامدانه به اهالی فرهنگ و ادب پارسی، توجهی به حال فرهنگیان و نویسندگان بزرگ نکردند.

به هر حال، وقتی در طی این مدت به گونه‌ی جدی و ژرف به کاروانِ ادب و سخن، در سرزمین ما نگریسته شود، می‌بینیم که استاد باختری چه ستاره‌ی تابناک و نورافشان زرینی است. کسی که ناملایمات عصر خود و ناجوان‌مردی‌هایی که در حق زبان پارسی روا داشته شده است، را خوب درک می‌کرد و پارسی‌ستیزان را دشمن خود می‌دانست و می‌گفت:

دست دژخیمِ جَور، بسته شود

صبح فردای سرخِ رزم و ستیز

صبح فردا که کاخِ ددمنشان

سوزد از آذرخشِ رستاخیز

شعر باختری، زنده‌کننده‌ی زبان و هویت خراسانیان است. شعر وی، پاسدار واژه‌گان کهن و جدید است و متنِ باختری، فاخر و الهام‌بخش است.

هنگامی که به کارنامه‌ی استاد فقید می‌بینیم، او از چند جهت به رسالت خود پابند و استوار همانند وخشورانِ کهن، بوده است.

در زمینه‌ی ترجمه؛

استاد باختری به قول شاعران و منتقدان، از پیش‌گامان فرهنگِ ترجمه در افغانستان به شمار می‌آید. ایشان آثار زیادی را ترجمه کرده است و از این طریق سهم بارزی در حوزه ادبیات ایفا کرده است. آثار ترجمه‌ی باختری ابتدا در سه گزینه‌: «اسطوره‌ بزرگ شهادت»، «آب‌های شعر جهان آلوده نیستند» و «ماهی‌گیر و ماهی طلایی» به خواننده‌گان پیش‌کش شده که بعدها آن هر سه، در کلیات شعرهای استاد واصف باختری زیر نام «سفالینه‌ای چند بر پیش‌خوان بلورین فردا» در کنار کتاب‌های دیگر استاد، گرد آمده‌اند. البته ترجمه‌های استاد باختری به اثبات می‌رسانند که وی در قلمرو شعر جهان، بسیار بروز بوده و از تحولات شعر و در کُل ادبیات، بی‌خبر نبوده است.

در زمینه باستان‌گرایی؛

استاد توجه ویژه‌ای به باستان‌گرایی و تاریخ‌مان داشت که بیان‌گر تعهد بلند و بی‌پایان وی به ارزش‌های کهن و باستانی‌مان است.

استاد در کار موزون و غزل؛

غزلیات استاد در کنار اینکه زبان محکم دارند، سبکِ ویژه‌ی خود را نیز دارند. به قول کاظم کاظمی؛ واصف باختری کسی است که در غزل به ملک‌الشهرا بهار، و در شعر نو به اخوان ثالث پهلو می‌زند.

کارهای موزون استاد نیز همانند کارهای آزادش، زبان و اسلوب ویژه‌ی خود را دارند و به لحاظ مضمون، رزم‌جویانه و انگیزه‌بخش استند.

آهنگ رستاخیز

…بال زیبای تو با زنجیر زرین بسته‌اند

شعر من ای بلبل دستان‌گر عشق و امید

 

شعر من ای شعله‌ی لرزان شب‌های سیاه

شهر من ای مهر عالم‌تاب فردای سپید

 

ناله شو، فریاد شو، فریاد رزم‌انگیز شو

نغمه‌ی جان‌سوز شو، آهنگ رستاخیز شو

 

پرده‌ی بی‌داد و زنجیر ستم را پاره کن

از هراس زورمندان پرده‌پوشی تا به کی؟

 

موج شو، سیلاب شو، سیلاب پرجوش وخروش

لرزه در دل‌ها پدید آور خموشی تا به کی؟

 

در زمینه شعر نو؛

کارهای استاد در عرصه شعر نو و اوزان آزاد برای شاعران هم‌عصر و نسل‌های پس از استاد الگو بوده و تاثیر فراوانی بر آنان گذاشته است. از میان کارهای باختری در شعر نو، بیشتر کارهای نیمایی وی مطرح استند و طرف‌دار و پیرو دارند.

در زمینه پاسداشت از بزرگان شعر و ادبیات؛

استاد باختری در آثار منثور خود، تعهدِ خود به ادبا و زبان‌پرورانِ پیش از خود را به اثبات رسانیده است. استاد توجه خاصی به مولانا جلال‌الدین محمد بلخی دارد. نردبان آسمان مجموعه مقالاتی است که واصف باختری بین سال‌های ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۸ هجری خورشیدی نوشته و در آن به بررسی اندیشه و آثار مولانا جلال‌الدین محمد بلخی پرداخته است. این کتاب شامل مقالاتی است که به عمق فلسفی و عرفانی آثار مولانا می‌پردازند و تأملات باختری را درباره این شاعر بزرگ بازتاب می‌دهند. همچنان باختری، پاس شخصیت‌های مهم دیگر در حوزه‌ی ادب و عرفان را دارد و در آثارش این پاسداشت ها مشهود است.

از طرفی نیز، بیشتر شاعران و فرهنگیان معاصر باختری، به این باور اند که استاد باختری شخصیتِ شاعرپرور، انسان‌ساز و عیار بود. در زمینه نقل قول‌ها و گفته‌های زیادی از دوستان و هم‌نشینان استاد وجود دارد که می‌توان آنان را گردآوری کرد و شناخت بهتر و بیشتری از استاد بدست داد.

به هر روی، سخن همه‌جانبه در باب شخصیت و کارنامه‌ی استاد باختری، به قول ِ معروف، حوصله‌ی زیاد و مجال بیشتر می‌طلبد. زیرا سخن گفتن در باره او، سخن گفتن در باره یک مکتب ادبی، سخن گفتن در باره یک سبک، سخن گفتن در باره یک دوره تاریخ ادبیات و سخن گفتن در باب تمام آن‌چیزهایی است که به تاریخ، محتوا و فورم ادبیات زبان کهن و بزرگ پارسی پیوند دارند. امیدواریم منتقدان، شاعران و نویسند‌گان عزیز، برای بازخوانی و شناخت، شعر و شخصیت استاد، کارهای روشمند انجام دهند که هم حق چنین مردِ شایسته‌ای ادا شود و هم در روشنی پرداختن به این شخصیت بزرگ ادبی ما، دانش و معرفت نسل امروز و فردای ما در گستره زبان و ادبیات افزون گردد.

سایر مقالات پیشنهادی پـــــــــورانا

عضویت در خبر نامه پورانا

جهت عضویت در خبر نامه فرم زیر را پر نمایید.