خبرگزاری پورانا نوشتههای برتر پیرامون مسائل مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و…را از صفحات اجتماعی گزینش و در بخش «نظرها» به نشر میرساند. مسوولیت نوشتهها بدوش نویسندگان است.
………………………………………………………………
«نظامنامهی ناقلین بهسمت قطغن» در دههی نخست ۱۳۰۰ هجری قمری، تدوین گردید. این نظامنامه شامل دوازده فرمان میباشد. فرمانهایی که ارچند بهبخشی از فراموشی جمعی بدل گشته، اما تاکنون صورت اجرایی و مستمر دارد. این نظامنامه، نخستین سند رسمی دولت مرکزی دوران امانی برای اسکان اجباری و جابهجایی قومی در شمال افغانستان است. هدف آن، جدا از اینکه انتقال جمعیتی میباشد، مهندسی اجتماعی، تغییر بافت قومی و تثبیت سلطه را دربر میگیرد. نظامنامه، در واقع سلاحِ نرمی بود که با زبانِ بوروکراتیکی حیات اجتماعی و سرزمینی افغانستان را تابع سلطه ساخت. طوری که بهواسطه آن، زمین، مردم و قدرت در قالبهایی قابل کنترل درآمدند.
بهزبان دیگر، نظامنامه ناقلین، با فُرم بهظاهر قانونی و منظم، «بدنِ اجتماعی» افغانستان را تغییر شکل داد. در واقع، این سند، اساسنامه خرد تکنیکی دولت مدرن در افغانستان بود. شکلی که بههدف نظمبخشی، جامعه را بُرش زد و بهیک فُرم دلخواه درآورد. فورمی که در آن، مردم نه بهمثابه شهروند، بلکه بهعنوان دادههایی برای مهار و جابهجایی دیده شدند.
از آنزمان تاکنون، با بهوجود آمدن شکل دیگری از بدنِ اجتماعی، فرمانهایی این سند تاریخی شکل طبیعی بهخود گرفت؛ طوری که اکنون وقتی از این سند یادآوری میشود، انگار بهساحه مقدس دستکاری شدهباشد. کسانی که مهر تاریخپژوهی باخود میچرخانند خیال میکنند که خوانش نظامنامه امر فراتاریخی است. در حالی که، نهتنها فراتاریخی نیست، بلکه رویدادیست در حالِ وقوع مجدد. رویدادی که ارچند پس از دولت امانی روان آن در گذشته ماند، اما اکنون در کالبد طالبان حلول کردهاست.
باوجود اینکه گروه تروریستی طالبان بهظاهر گسست رادیکال با گذشتهای سکولار دارند، اما در عمل همان فرمانهایی نظامنامه را در امر جابهجایی بازتولید میکنند. فرمانهایی که شکل یک سند اداری-دولتی را دارند. در واقع، طالبان با رژیمِ جابهجایی و پیچوتاب دادن مضاعفِ بدنِ اجتماعی هیچ نوع مشکلی ندارند. چون تحمیل جابهجایی ادامهای از کارکرد تاریخی نظامنامه است. بنابراین، بیشتر از هرزمانی محتوای نظامنامه حیات دارد و زندگی میکند. چیزی که اکنون در فُرم حاکمیت طالبانی نیاز بهتشریفات اداری و بروکراتیک ندارد؛ بلکه در ساحهی زورگویی و بیپاسخی اجرا میشود. برای همین، خوانش نظامنامهی ناقلین، و دیگر متنهای همسنخ آن، بخشی از نیاز بنیادی وضعیت کنونی ماست. باید بگویم، دلیل فراموشی این متنها، کهنهبودنشان نیست، بلکه زندهبودن بیش از حد آنهاست. چون هنوز جاریاند، هنوز واقعیتها را تحریف میکنند، شکل دهندهاند و بر بدنِ اجتماعی ما تحمیل گردیدهاند…………………………………………………………….
نویسنده: شکیب انصاری، نویسنده و فعال سیاسی
برگرفته شده از: صفحه فیسبوک شکیب انصاری