خبرگزاری پورانا

PNA

اگر هدف از اخراج مهاجران، فشار بر طالبان باشد، این گروه یک موجود کاملاً بی‌احساس است

مهم ترین خبر های هفته

تحلیل های داغ هفته

خبرگزاری پورانا نوشته‌های برتر پیرامون مسائل مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و…را از صفحات اجتماعی گزینش و در بخش «نظرها» به نشر می‌رساند. مسوولیت نوشته‌ها بدوش نویسندگان است.
………………………………………………………………

در مورد وقایع اخیر در ایران آنچه بیشتر به ما افغانستانی‌ها مربوط می‌شود، تاثیر وقایع به سرنوشت مهاجرین ما در ایران است. حدود پنج میلیون مهاجر در ایران داریم که از یک سال پیش روند اخراج بخش اعظم آنان در دستور کار دولت قرار داشته است.

در روزهای حملات اسراییل به ایران، برخی از رسانه‌ها گزارش‌هایی در مورد بازداشت چند مهاجر افغانستان به اتهام همکاری با عوامل جاسوسی اسراییل در ایران خبر دادند. با توقف جنگ، گزارش‌ها حاکی از تشدید اخراج مهاجران است. گفته شده که در سه روز اخیر، روزانه حدود سی هزار نفر از ایران اخراج شده‌اند. این رقم، نشاندهنده افزایش ده برابری است.
برخی‌ها می‌گویند که یک دلیل افزایش این است که در روزهای جنگ، مرزها بسته شده بود و این امر باعث شد تا تعداد زیادی از مهاجران در نزدیکی مرزها تجمع کنند و با توقف جنگ به صورت کتله‌ای وارد کشور شوند. نفس وقوع جنگ و ناامنی در ایران نیز انگیزه برگشت را در میان مهاجران تشدید کرده و منجر به بازگشت‌های داوطلبانه شده است.
سازمان ملل، اخیراً هشدار داده که اخراج فزاینده مهاجران بحران و فاجعه انسانی در افغانستان را تشدید می‌کند. این هشدارها در نزدیک به یک سال اخیر پیوسته صادر شده اما کسی به آن اعتنا نکرده است. البته کسانی که باید به این هشدارها توجه کنند، طالبان هستند. گروهی که مدعی حاکمیت در افغانستان است و نزدیک به چهارسال است که ادعای دارد امنیت سراسری تامین شده و حکومت مقتدر ایجاد شده است. این گروه باید تدابیر جدی برای برگشت مهاجران روی دست گیرد.
طالبان تا کنون هیچ طرح و برنامه‌ای برای رسیدگی به بحران مهاجرت ارایه نکرده‌اند. یکی از عوامل عمده مهاجرت ترس از طالبان است. این گروه حتا قادر به از بین بردن ترس مردم از خودش نشده است. این کمترین کاری است که این گروه می‌توانست انجام دهد. طالبان در بحران مهاجرت چشم به کمک جهانیان دوخته و از سازمان ملل خواسته که کمک بیشتری برای مهاجران برگشت کننده فراهم کند. سازمان ملل نیز می‌گوید که کمک ها تا هشتاد درصد کاهش یافته و توان رسیدگی به این همه گرسنه و بیجا شده و برگشت کننده را ندارد. طالبان به مطالبات جامعه جهانی که می‌تواند در برگشت کمک‌ها به افغانستان موثر باشد، نیز پاسخ مثبت نداده است. این گروه با تاکید بر سیاست‌های ذهن‌گرایانه و عقیدتی قرون وسطی‌ای از یک سو زمینه گریز و فرار مردم را فراهم کرده و از سوی دیگر، کمک‌های خارجی را به حداقل رسانیده است. یعنی بحران مهاجرت محصول سیاست‌های طالبان است و این گروه تا کنون حتا حاضر نشده که مسوولیت خود را بپذیرد.
نهادهای بین‌المللی نیز بجای اینکه با کشورهای ایران و پاکستان همکاری کنند که زمینه ماندن مهاجران در این کشورها برای مدتی بیشتر فراهم شود، تمام تمرکز خود را به کمک به مهاجرین برگشت کننده کرده‌اند. کمک به برگشت کننده‌ها نیز مثلا در حد پرداخت کرایه موتر تا رسیدن به مقصد برگشت کننده و فراهم آوری مواد غذایی برای یک یا دو ماه است. بیشتر از آن، باید برگشت کننده‌گان از خدا طلب کمک کنند و چاره دیگری نیست. این سیاست نیز به نحوی حمایت از طالبان و کمک به دوام حاکمیت این گروه است تا خشم عمومی برخاسته از فقر و فاجعه بنیادش را برنکند.
اما در باره تشدید اخراج مهاجران به عنوان سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران، گفتن این نکته ضروری است که اتخاذ سیاستی که مبتنی بر تعمیم‌گرایی عامیانه باشد، در شأن کشور و دولتی به بزرگی ایران نیست. از لحاظ حقوقی هر کشوری حق دارد که امور مهاجرت را ساماندهی کند و مهاجران را در صورتی که حضور شان را زیانبار تلقی می‌کند، اخراج کند. این سیاست نباید متاثر از عوامل سیاسی دیگری باشد. مثلا اگر بر مبنای این گزارش که پنج نفر افغانستانی در جرم و خیانتی شراکت کرده‌اند، نباید مبنای قطعیت و جدیت در سیاست اخراج اجباری ۵ میلیون مهاجر افغانستانی باشد. در کنار مسایل مسایل اقتصادی و حقوقی، مسایل اخلاقی هم در بین است که جمهوری اسلامی بیش از هر دولت دیگری خود را متعهد و ملزم به اتخاذ سیاست‌های اخلاقی و ارزش‌گرایانه می‌داند. حمایت از مستضعفین، یکی از پایه‌های اهداف انقلابی جمهوری اسلامی به شمار می‌رود. در ذیل همین شعار و هدف، جمهوری اسلامی ایران چند دهه از فلسطیینان و لبنانی‌ها و سوری‌ها و عراقی‌ها حمایت کرده است. افغانستانی‌ها، چند مرتبه از لحاظ دینی و فرهنگی و زبانی و جغرافیایی و تاریخی به ایران قرابت دارند و اصولا و در وجه اخلاقی سیاست‌گذاری باید حمایت از آن مطحمح نظر کارگزاران در ایران باشد. تا جایی که من می‌دانم، چنین نیز بوده است و کسان زیادی در دولت هستند که طرفدار اتخاذ یک رویکرد نرم و اخلاقی در قبال مهاجران افغانستان هستند و در برابر حلقات فاشیست و متعصب می‌ایستند.
خشم و رنج و درد مردم و دولت ایران در نتیجه حملات اسراییل نیز قابل درک است. بسیار طبیعی است که در چنین شرایطی، گزارش همکاری مهاجران با عوامل جاسوسی اسراییل منجر به تشدید خشم عمومی شود. اما هنر و کمال انسان‌ها و دولت‌های اصولمند و ارزش‌گرا این است که بر خشم خود غلبه کنند. در ضمن به این نکته توجه شود که خیلی از افغانستانی‌ها، چه در ایران و چه در افغانستان و حتا اروپا و امریکا در جنگ ایران و اسراییل جانب ایران را گرفتند و حتا بیشتر از ایرانی‌ها در کارزار رسانه‌ای ضد اسرا-ییلی سهم گرفتند. حتا اگر این حمایت ها را هم به کنار بگذاریم، نشانه کمال و قدرتمندی یک دولت و ملت در این است که در شرایط سخت با خون‌سردی و متانت به قضایا برخورد کند. ایران چند دهه از میلیون‌ها مهاجر افغانستان میزبانی کرده و مسبب نجات جان انسان‌های زیادی از مرگ ناشی از گرسنگی و تهدیدهای امنیتی شده است. این را انسان افغانستانی نمی‌تواند فراموش کند. تجربه نشان داده که ایران ظرفیت میزبانی از میلیون ها مهاجر دارد. این بدان معناست که قطعیت در اخراج مهاجران الزامن به معنای ناتوانی دولت و جامعه در میزبانی نیست، بلکه بیشتر عوامل سیاسی دارد و می‌تواند قابل تغییر باشد.
اگر هدف از اخراج مهاجران، فشار آوردن بر طالبان باشد، این گروه از این جهت یک موجود کاملاً بی احساس است. این گروه اگر احساسی نسبت به سرنوشت مردم افغانستان می‌داشت، عامل فرار میلیون‌ها نفر نمی‌شد. هر فشاری بر مهاجران را فقط مهاجران تحمل می‌کنند. زنان و کودکانی که با برگشت به افغانستان دچار مصایب شدید زندگی می‌شوند. دخترانی که از مکتب باز می‌مانند و با آینده تاریک و ناامیدی رژف مواجه می‌شوند.
…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….
نویسنده: نورالله ولی‌زاده، روزنامه‌نگار
برگرفته شده از: صفحه فیسبوک نورالله ولی‌زاده

سایر مقالات پیشنهادی پـــــــــورانا

عضویت در خبر نامه پورانا

جهت عضویت در خبر نامه فرم زیر را پر نمایید.