خبرگزاری پورانا نوشتههای برتر پیرامون مسائل مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و…را از صفحات اجتماعی گزینش و در بخش «نظرها» به نشر میرساند. مسوولیت نوشتهها بدوش نویسندگان است.
………………………………………………………………
در مورد کشف کتیبهی تنگی سفیدک شهرستان یکهاولنگ بامیان و نیز سکههای بهدست آمدهی همراه با این کتیبه، تاکنون اشاراتی داشته و همچنان تصویر یکی از آن سکهها را بهنشر سپرده بودم. اینک تصویر یکی دیگر از این سکهها را پیوست متن میبینید که در بازهی زمانی اواخر سدهی هفتم و اوایل سدهی هشتم میلادی (حوالی هزار و سهصد سال پیش از امروز) ضرب گردیده است.
دقیق نمیدانیم که آیا این سکه مربوط به فرمانروا الخیس/آلخیس فرزند خوراس میشود که کتیبه به فرمان وی نگاشتهشده یا اینکه تعلق به فرمانروای دیگری دارد اما با توجه به لفظ سیرو (Sero) به خط باختری که در سمت راست سکه (جلو تصویر نیمتنهی فرمانروا) نقش بسته، این سکه را متعلق به سریشاهان یا تگینشاهان هپتالیتی (سلسلهی کابلشاهان) میتوان دانست. گفتنی است که کابلشاهان و زابلشاهانِ خویشاوند آنها درست مقارن گسترش اسلام بهسوی سرزمینهای نیاکانی ما، از کابل و کاپیسا تا گندهارا و از آنجا تا غزنی و بامیان و سیستان فرمانروایی داشتهاند.
نکتهی جالب توجه در این سکه و برخی دیگر از سکههای بهدست آمده از تنگی سفیدک بامیان همانا تاجی مزین با سری دو مار است که بر سر فرمانروایان خودنمایی میکند. آیا بهکار گرفتن نماد سری دو مار در تاج شاهان و فرمانروایان کابلی-زابلی میتواند از سر تصادف باشد یا اینکه ریشه در تاریخ و اسطورههای کهن داشته و داستان ضحاک ماردوش الهام گرفته از این تاجها یاهم برعکس این تاجها الهام گرفته از اسطورهی ضحاک میتوانند باشند؟ آیا وجود دژ تاریخیای با نام شهر/قلعهی ضحاک در بامیان میتواند بیربط به این نمادها و اسطورهها باشد؟ آیا ضحاک از شاهان پیشااسلامی فرمانروا بر کابلستان-زابلستان بوده که در شاهنامه قالب و چهرهی دیگری به خود گرفته و رستم بزرگترین پهلوان شاهنامه از سوی مادر تبارش به وی میرسد؟
پاسخ به این پرسشها نیاز به پژوهش دارد. شاید بتوان روزی مبتنی بر اسناد و مدارک میان تاریخ و اسطوره پل زد.
………………………………..
نویسنده: ذبیحالله ساعی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ
برگرفته شده از: صفحه فیسبوک ذبیحالله ساعی