خبرگزاری پورانا نوشتههای برتر پیرامون مسائل مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و…را از صفحات اجتماعی گزینش و در بخش «نظرها» به نشر میرساند. مسوولیت نوشتهها بدوش نویسندگان است.
………………………………………………………………
قومیت؛ بحث ساده یا پیچیده؟
۱- من چند سال است، برای دانستن قومیت کسی به یک روش بسیار ساده رسیدهام. از خود شخص میپرسم چه قومی هستی؟ هر قومی که خودش گفت، همان را قومیت او میدانم، چون هیچ راه دیگری غیر از این در اختیار ندارم.
۲- دوستان بسیاری این روش را درست دانستند. اما دوستانی هم هستند که که ایراد گرفتند که این موضوع بسیار ساده است در حالی که بحث قومیت یک بحث پیچیده است. البته همان دوستان هم نگفتند این روش نادرست است، فقط گفتند خیلی ساده است. سادگی با درستی تناقض ندارد. دو جمع دو، چهار میشود. این خیلی ساده است. اما درست است. اگر چیزی به سادگی قابل تببین باشد، چرا پیچیدهاش بسازیم؟
۳- برای فهمیدن قومیت کسی تا جایی که من دقت کردم، سه راه وجود دارد:
الف) تیست DNA و مطالعات ژنتیکی افراد.
ب) بررسی و مطالعه کتب تاریخی
ج) اقرار و تعریف و بیان خود شخص.
از نظر من تنها راه عملی و ممکنی که در حال حاضر مردم در اختیار دارند، همین راه سوم است. هرکدام را حالا توضیح میدهم.
۴- مطالعات ژنتیکی بیشتر به ریشههای ژنتیکی افراد میپردازد در حالی که قومیت یک بحث فرهنگی و احساسی است نه یک بحث ژنتیکی. هرچند به غلط تصور میشود که به ژنتیک ربط دارد.
از طرف دیگر کسانی که در افغانستان خود را مثلا پشتون و تاجیک و هزاره میدانند، این را از روی نقشه ژنتیکی و تست دی ان ای خود نمیگویند. بلکه بر اساس توهم و تقلید میگویند. کسی نیست که سرتیفکیت قومیت خود را بر مبنای ژنتیک در دست داشته باشد که این شخص مثلا بلوچ است.
از طرف دیگر به لحاظ ژنتیکی همهی ما به ریشههای واحد یا ریشههای مختلط و مشترک میرسیم. از یونانیها بگیرید تا کوشانیها و هندیها و چینیها و اعراب و آریاییها و مغولها و ترکها و صدها گروه دیگر در این سرزمین رفتهاند و آمده اند و هزاران خویشاوندی و تجاوز و کنیز گرفتن و بردن و آوردن صورت گرفته و ژنتیکِ همه را مخلوط کرده است.
علاوه بر این مطالعات ژنتیکی در افغانستان و در جهان آن قدر توسعه نیافته که هزاره و سید و بیات و قزلباش را از هم تفکیک کند و هرکدام را خالص خالص نشان بدهد. چنین خلوصی از اساس هم وجود ندارد. مطالعات دی ان ای که هنر کند، شاید شما را مثلا آسیای میانهای یا شمال اروپایی ثابت کند. در همین آسیای میانه، اقوام گوناگون زندگی میکنند.
پس شما با تست دی ان ای نمیتواند، قومیت شخص را مشخص کنید. کما اینکه درحال حاضر که مثلا ادعای سید بودن دارید، هیچ تست دی ان ای، در دست ندارید که ما از شما بپذیریم.
۵- مطالعات تاریخی نیز رابطه فرد را با تاریخ وصل نمیتواند. شما شاید صدها کتاب در مورد قومیت تاجیک داشته باشید، اما در کتب تاریخی نیامده است که تک تک افرادی امروز که در هرات زندگی میکنند، مثلا تاجیک یا پشتون یا ترک تیموری هستند. کتب تاریخ نمیتواند رابطه من را در حال حاضر با هشت صد سال قبل وصل کند. این مساله از طریق مطالعه تاریخ میسر نیست. طبقات ناصری در مورد قومیت شخص من، حرف نمیزند.
۶- پس تنها راهی که برای دانستن قومیت شخص میماند، همین است که خود شخص خود را چه قومی میداند. اگر کسی خود را تاجیک میداند تاجیک است و اگر کسی ازبیک میداند ازبیک. همین طور هزاره و سید و پشتون و بلوچ. راه دیگری جز اقرار باللسان وجود ندارد. اقرار شخص هم بر مبنای توهم و احساس است، نه بر مبنای واقعیت.
۷- ایرادی که دوستان زیاد تاکید کرده بودند این بود که قومیت یک بحث تاریخی و روانی و سیاسی و ژنتیکی و جامعهشناختی و مردمشناسانه است و تقلیل آن به اقرار خود شخص، سادهسازی است.
این درست است که قومیت همهی اینها هست، اما تاریخ و جامعهشناسی و فلسفه و روانشناسی وغیره در مورد مفهوم قومیت حرف میزنند و هیچ کدام قومیت شخص خاص، یعنی شمسالله ولد غیبالله را تعیین نمیکنند. ده هزار جلد تاریخ و جامعهشناسی هم که بخوانید، برای فهمیدن قومیت شمسالله، ناچار به خودش مراجعه کنید، چون کتب تاریخی و جامعهشناسی، نمیتواند مشخصا در مورد شمسالله حرف بزند. کتب در مورد قومیت کلی حرف میزند. اینکه شمسالله خود را به چه قومی ربط میدهد، به خودش تعلق دارد نه به جامعهشناسی. جامعهشناسی و روانشناسی شاید علت اینکه شمسالله خود را چه قومی میداند توضیح بدهد، اما قومیت او را تعیین نمیکند.
۸- نکته اخیر را هم در مورد فیزیک چهره و قیافه بگویم. از طریق فیزیک چهره هم شما نمیتوانید به قومیت افراد پیببرید. درست است که شما از طریق فیزیک چهره یک شمال اروپایی را از یک چینی فرق میتوانید، یا ممکن است یک پشتون را از یک هزاره جدا کنید، اما در هزارهجات نمیتوانید سید و هزاره را از قیافه تشخیص بدهید. یا مثلا در شهر غزنی، هزاره و سید و بلوچ و تاجیک و بیات و قزلباش را با قیافه شاید نتوانید تشخیص کنید. همینطور در هرات شما یک پشتون فارسی زبان و سید و تاجیک و تیموری و تیمنی و مغول و بلوچ را از هم تفکیک نمیتوانید. یا در بدخشان و تخار با نگاه کردن به چهره صلاح الدین خان ربانی و متین بیگ، شما نمیتوانید ترک و تاجیک را از هم جدا کنید.
۹- با تمام آنچه گفتیم برای فهمیدن قومیت شخص، ناچار باید به خودش مراجعه کنید. هر قومی که کسی خود را معرفی میکند، از همان قومیت است. این معرفی نه برمبنای ژنتیک است نه برمبنای تاریخ. بلکه بر مبنای تقلید و توهم و آموزش است
……………………………………………………………
نویسنده: نبی ساقی، پژوهشگر تاریخ
برگرفته شده از: صفحه فیسبوک نبی ساقی