افغانستان از نظر نوشتن و چاپ کتاب وخیمترین وضعیت را در میان کشورها دارد. در دوره جمهوریت اندکی نوشتن و چاپ کتاب رونق گرفته بود اما با برگشت طالبان به قدرت، میتوان گفت که نوشتن در جغرافیایی به نام افغانستان تعطیل شده است.
اگر یکی از دلایل تعطیل نوشتن، پراگندگی و آوارهگی اهالی قلم و فرهنگ است، دلیل دومی سیاستهای قرون وسطیای طالبان در باره کتاب و نویسندگان است. این گروه به جز کتابهای غیرعلمی و غیرمعیاری مذهبی، بقیه کتابها را تحریم کرده و در چند مرحله از کتابفروشیها جمعآوری کرده است. نوشتن جدی در افغانستان و خلق آثار علمی طراز اول هنوز در افغانستان آغاز نشده است. با این حال کتابهای ترجمه شده از زبانهای انگلیسی و فرانسوی و آلمانی که مغایر معیارهای بدوی طالبان بوده نیز جمعآوری شدهاند.
نویسندگانی که در افغانستان به هر دلیلی گیر ماندهاند، میگویند که انگیزهای به نوشتن ندارند. زیرا در یک شرایط سخت و خفقانآور سیاسی، اقتصادی و امنیتی، نوشتن و خواندن از کارهای اضافی و غیرضروری پنداشته میشوند. در واقع امروزه نویسندگان افغانستان، نه تنها انگیزهای به نوشتن ندارند، بلکه فرصت و امکان نوشتن را هم ندارند و در نتیجه آنان انگار تصمیم گرفتهاند که ننویسند. چون اگر نویسندهای هم همت کند که در این شرایط سخت بنویسد، از سوی طالبان کتابش اجازه چاپ و نشر و فروش نخواهد داشت. این بدان جهت است که نویسندگان متعهد و با مسوولیت نمیتوانند در چنین شرایطی کتابی بنویسند که در تایید سیاست و حاکمیت جابرانه موجود باشد. در این شرایط نویسندگان متعهد اگر دستی به قلم ببرند، از نقد و نفی رژیم حاکم شروع خواهند کرد. اگر چنین نکنند و برای دلخوشی طالبان بنویسند، نویسنده نخواهند داشت و اعتبار شان به حیث نویسنده نیز در جامعه از بین می رود. در نتیجه نویسندگان نمینویسند.
اما طالبان بیاعتنا به اینکه نویسندگان به نحوی نوشتن را تحریم کردهاند، به آنان خط و نشان میکشند که چنین و چنان بنویسید.
عتیقالله عزیزی، معین وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان، به تازگی گفته که به کتابهای مغایر«ارزشهای جامعه و فرهنگ افغانی» باشد، مجوز نشر داده نخواهد شد. او از نویسندگان خواسته که آثاری را خلق کنند که بازتابدهنده «واقعیتهای افغانستان» باشند.
وی امروز در نشستی که تحت عنوان «کتاب برای همه» برگزار شده بود، گفته که نشر کتابهایی که «به وحدت ملی آسیب میرسانند» ممنوع است و افزوده که «این ممنوعیت براساس خواست مردم بوده و آن دسته از کتابهایی که به وحدت آسیب میرسانند، ممنوعاند.»
معاون وزارت اطلاعاتت و فرهنگ طالبان تاکید کرده که نویسندگان باید از نوشتن کتابهایی که زبان، قوم یا شخصی را ستایش میکند، خودداری کنند.
میتوان گفت که اظهارات اخیر این مقام طالبان در واقع گسترش دامنه آثار نوشتاری ممنوعه در افغانستان است. قبلاً طالبان تاکید شان این بود که کتابهای به گفته آنان مغایر ارزشهای اسلامی اجازه چاپ و نشر ندارند اما حالا طوریکه دیده میشود، آنان دایره شمولیت آثار ممنوعه را وسیع ساخته و از کتابهایی در مورد قوم، زبان و اشخاص نوشته میشوند، نیز به عنوان آثار ممنوعه یاد کرده است.
گرچه او به گونه مشخص از قوم و زبان خاصی یاد نکرده اما میتوان حدس زد که هدف او از زبان، زبان فارسی است، از قوم، اقوام غیرپشتون و از اشخاص نیز شخصیتهای برجسته سیاسی-نظامی غیرپشتون است که از سوی طرفداران شان مورد ستایش قرار میگیرند. زیرا اگر چنین نباشد، طالبان خود در کتابهای درسی مکاتب، رهبران خود را به معرفی گرفته و آنان را مورد ستایش قرار دادهاند.
در واقع مشخص است که هدف معاون وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان یک حوزه خاص زبانی، قومی و مجموعهای از شخصیتهای سیاسی-نظامی و قومی است که مورد ستایش اقوام غیرپشتون قرار دارند. گزارشهایی به نشر رسیده که طالبان مثلا کتابهایی که در باره کارنامه احمدشاه مسعود و برخی از رهبران سیاسی غیرپشتون نوشته شدهاند، را جمعآوری نمودهاند.
زبان مورد نظر طالبان که نباید مورد ستایش قرار گیرد، نیز باید زبان فارسی باشد. چون سیاستهای طالبان در راستای حمایت از زبان پشتو قرار دارد و فارسیستیزی در رفتار این گروه مشهود بوده است. در ضمن در افغانستان، بیشتر آثار نوشتاری و ادبی که در حوزه زبان نوشته میشود، به زبان فارسی نوشته میشود.
تحریم نگارش در باره قوم نیز اشاره به سیاستهای قومی طالبان دارد. طالبان به طرز آشکاری تبعیض قومی را دامن میزنند. اقوام غیرپشتون در معرض برنامهها و سیاستهای تبعیض طالبان قرار دارند. در این اواخر نویسندگان اقوام غیرپشتون بیشتر در مورد قومگرایی طالبان مینویسند.با توجه به نکات فوق، به نظر میرسد که منظور معاون وزارت اطلاعات و فرهنگ این است که نویسندگان غیرپشتون نباید در باره تبعیضهای قومی و زبانی طالبان و در باره شخصیتهایی که علیه تبعیض و استبداد رزمیدهاند بنویسند.
نویسنده: بهرام بهین