خبرگزاری پورانا نوشتههای برتر پیرامون مسائل مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و…را از صفحات اجتماعی گزینش و در بخش «نظرها» به نشر میرساند. مسوولیت نوشتهها بدوش نویسندگان است.
………………………………………………………………
مرحوم محمد آصف پریان فرزند مرحوم استاد محمد یوسف خان در سال ۱۳۱۴ خورشیدی در شهرستان رخهی استان پنجشیر دیده به جهان گشود. آموزههای ابتدایی را تا صنف ششم در زادگاهاش فراگرفت، سپس برای ادامه آموزشهای عالی عازم کابل گردید. پس از آن به دارالمعلمین راه یافت و بعد از فراغت از آن، وارد دانشکده پلیس «آکادمی پلیس» گردید و در مقطع لیسانس پیروزمندانه از آن فارغالتحصیل شد.
مرحوم آصف پریان همراه با دوتن از همصنفیهای خویش؛ جناب غلاممحمد خان که از دانشجویان مستعد دانشکده پولیس بهشمار میرفت، از بنیانگذاران اولیه پولیس افغانستان بهشمار میرود. در آن زمان، پولیس تحت عنوان «ژاندارم پولیس» یاد میشد و وظیفه اصلی آن پاسداری از مرزهای کشور بود. بهمرور زمان، پولیس از ژاندارم جدا و تابع وزارت داخله گردید و ژاندارم تحت فرماندهی تشکیلات نظامی قرار گرفت.
آصف پریان یکی از پلیسهای مسلکی، فعال، آگاه و وظیفهشناس زمان خود بهشمار میرود. او جهت ادامه تحصیل به کشور مصر اعزام گردید و پس از بازگشت، در سمتهای مختلف و مهم در سراسر افغانستان ایفای وظیفه نمود:
- مسئول شعبات نو تشکیل جنایی
- آمر امنیت شهر مزارشریف
- قوماندان امنیه ولایت لغمان
- قوماندان امنیه ولسوالی اندخوی
- قوماندان امنیه ولایت فراه
- قوماندان امنیه ولایت غور
- آمر امنیت شهر جلالآباد
- کمیشنر اسلامقلعه هرات
و سرانجام در سمتهای رئیس تحقیقات جنایی و رئیس کشف وزارت داخله صادقانه و جسورانه در خدمت مردم و میهن قرار گرفت.
در درازنای زندگی پرثمرش با تعهد بیمانند به مردم افغانستان خدمت کرد. در هر استان، منطقه و زونها و محلاتیکه ایفای وظیفه میکرد از امنترین مناطق بهشمار میرفت.
از سخنان معروف وی زمانیکه فرمانده اندخوی بود:
«از این پس دروازههای خانههای تانرا نیاز نیست قفل بندید، زیرا من اینجا حضور دارم برای حفاظت و حراست از شما مردم عزیزم.»
او مردی قاطع، شجاع، قانونمدار و دلسوز به مردم بود جناب جنرال ایوب اصیل اهل پکتیا و یکی از دوستان نزدیک مرحوم آصف پریان روایت کرده است:
شما که اهل رخهی پنجشیر هستید، چرا «پریان»تخلص مینمایید؟
آصف پریان صاحب پاسخ میدهد :
«شهرستان پریان آخرین نقطه پنجشیر است طبیعت بینظیر دارد اما بسیار دورافتاده است و مردمش همیشه در محرومیت بهسر بردهاند. شهرستانیکه گمنام مانده است، هدف من از انتخاب «پریان» به عنوان «تخلص» این است که این نقطه را شناسانده و زبانزد روزگار گردانم و من صدای این مردم محروم شوم.»
خاطرهای دیگر از آصف پریان صاحب در دوران حکمرانی سردار محمد داوودخان نقل شده است:
در آنزمان وزیر امور داخله فرمانی صادر مینماید که خلاف قانون بوده و خواستار اجراییشدن آن گردیده است، اما آصف پریان با شجاعت و جسارت وصفناشدنی برایایشان فرموده است:
«این فرمان شما خلاف قانون است و من آن را اجرا نمیکنم.»
وزیر داخله در خشم میافتد و فرمان احضار پریان صاحب را به کابل صادر میکند تا بلافاصله از سمتاش برکنارش گرداند، اما با میانجیگری برخی از افسران بانفوذ و پرقدرت موضوع حل میگردد. بهطور کلی آصف پریان صاحب اغلب با مقامات بلندپایه بنابر ایستادگی بر مبنای قانون و اصول کاری با چالشها روبهرو میشد. وی با صداقت، رسالت و وجدانکاری و بهدست آوردن اعتماد مردم ایفای وظیفه میکرد بر مبنای این باورمندی؛ هیچگاهی در برابر ناعدالتیها کم نیاورد و خلاف قانون کاری نکرد.
آصف پریان در یکی از مسئولیتهای وظیفویاش موفق به بازداشت یکی از بزرگترین گروههای قاچاقبر گردید. این عملیات گسترده و پیروزمندانه چنان مؤثر واقع گردید که شخص رئیسجمهور سردار محمد داوودخان از مرحوم آصف پریان رسماً تقدیر بهعمل آورد و شهامتاش را ستود.
باوجود درخواستهای مکرر برای همکاریهای شخصی و سیاسی، پریان صاحب هیچگاهی از اصول کاری و وظیفوی خویش عدول نکرد. بازگفتی از پریان صاحب در این پیوند آوردهاند که در پاسخ به افرادی که از او درخواست همکاری نموده بودند میفرموده:
«من با دزد و بیدانش همکاری نمیکنم، هرگاه سلاح را از این مردم (مجرمان) گرفتید، من با شما همکاری میکنم و شهر کابل را با یک کلاشینکوف اداره و حفاظت خواهم کرد.»
او همواره به دانش اهمیت فراوانی قایل بود و نسل جوان آنزمان را به فراگیری دانش تشویق و ترغیب میکرد و همواره از خانوادها میخواست تا در راستای پرورش سالم و فراگیری فرزندانشان کوشا و مسؤولانه رفتار داشته باشند.
مرحوم آصف پریان زمانی در وزارت امور داخله در سمتهای مختلف وظیفه اجرا کرده است که قدرت و اقتدار مطلق در دست یک تبارخاص بود و کارکردن یک تاجیک آنهم در پستها و مقامات بلند در دولت آسان نبود اما او همواره در برابر زورگوییها، استبداد و ستمگری ایستادگی کرد و از تضرع، خودکمبینی و مزدورمنشی در برابر زورمندان کار نگرفت. او همیشه تلاش میکرد که صدای مردم باشد و با قامت رسا، عیارانه و مردانه در برابر ناملایمات ایستادگی کند. اوصافی که او را جاویدانه کرده و پیوندش را با یک تاریخ و تمدن با شکوه اثبات میکند.
آصف پریان در سال ۱۹۹۹ در شهر اسلامآباد، پاکستان راهی دیار رفتگان گردید و در شهر کابل، افغانستان به خاک سپرده شد.
روحشان شاد باد!
……………………..
نوسینده: مژده ظفری بخشی، فعال مدنی و سیاسی
برگرفته شده از: صفحه فیسبوک مژده ظفری بخشی